کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میانیاخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
میان
لغتنامه دهخدا
میان . (هندی ، اِ) به لغت هندی لفظ تعظیم است چنانکه در ترکی آقا و در پارسی خواجه گویند و در عربی شیخ و در توران «ایشان » و در کشمیر «جو» مثل احمدجو و علی جو یعنی احمدآقا و علی آقا و لغت اهالی کشمیر لغتی است خاص غیر لغتهای هندی . (از انجمن آرا) (از آن...
-
میان
لغتنامه دهخدا
میان . [ م َی ْ یا ] (ع ص ) بسیار دروغگوی . (ناظم الاطباء). دروغگوی . (منتهی الارب ).
-
میان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: miyan] miyān ۱. وسط.۲. درون؛ داخل.۳. (زیستشناسی) [قدیمی] کمر.۴. [قدیمی] کمربند.۵. [قدیمی] غلاف.〈 میان بستن: (مصدر لازم) [قدیمی]۱. کمربند بستن.۲. [مجاز] آماده شدن برای کاری.
-
میان
دیکشنری فارسی به عربی
بين , تدخل , خصر , مرکز
-
میان
واژهنامه آزاد
بحبوحه.
-
intracytoplasmic sperm injection
تزریق میانیاختهای زامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] روشی برای درمان ناباروری مردانه که در آن زامه را مستقیماً به درون مامه وارد میکنند اختـ . تمیاز ICSI
-
small cytoplasmic RNA
رِنای کوچک میانیاختهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] رِناکی که در میانیاختۀ هوهستهایها دیده میشود اختـ . رِناکم scRNA
-
gangliocyte
گرهیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] یاختۀ عصبی متـ . یاختۀ گرهی ganglion cell
-
oocyte
مامیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] یاختهای در تخمدان پستانداران که پس از تقسیم کاستمانی، مامه تولید میکند
-
plasmic membrane
غشای یاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] لایۀ نازکی از درونیاختۀ مرکب از لیپیدها و پروتئینها که سطح همۀ یاختهها را میپوشاند
-
giant cell
غولیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] یاختهای بزرگ که عموماً بیشتر از یک هسته دارد
-
phloem cell
یاخته آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] هریک از یاختههای تشکیلدهندۀ لولۀ آبکش
-
ray cell
یاختۀ اشعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یاختهای نرمآکنهای در چوب و آبکش پسین که از پیشآغازۀ اشعۀ بُنلاد آوندی به وجود میآید
-
sex cell, sexual cell
یاختۀ جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] یاختههایی که در غدههای جنسی نر و ماده از راه تقسیم کاستمانی به وجود میآیند و دقیقاً نیمی از فامتنهای بدنی را شامل میشوند
-
adipocyte, fat cell, lipocyte
یاختۀ چربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] یاختۀ سازنده و ذخیرکنندۀ تریگلیسیریدها