کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میاندروایان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
net plankton
دروایان تورگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] دروایانی که میتوان آنها را با تور ریز صید کرد
-
macroplankton
درشتدروایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] دروایانی که اندازۀ آنها بین 20 تا 200 میلیمتر است
-
bacterioplankton
باکتریدروایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] باکتریهایی که زندگی دروایی دارند
-
picoplankton
ریزکدروایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] دروایانی که اندازۀ آنها بین 2/0 تا 2 میکرومتر است
-
rheoplankton
دروایان جریانزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] دروایانی که در آبهای جاری زندگی میکنند
-
گل میان
لغتنامه دهخدا
گل میان . [ گ ُ ] (اِخ ) از قرای بلوک ایرج است . (جغرافیای غرب ایران ص 109).
-
گل میان
لغتنامه دهخدا
گل میان . [ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ایرج بخش اردکان شیراز واقع در 90000گزی خاور اردکان و 3000گزی راه فرعی مائین به تخت جمشید.دارای 20 تن سکنه است . به این ده کاظم آباد هم میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). قریه ای است دوفرسنگی میانه...
-
گشاده میان
لغتنامه دهخدا
گشاده میان . [ گ ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ) آنکه در کاری تعلل ورزد. (فرهنگ فارسی معین ).- گشاده میان بودن از خدمت ؛ در خدمت تعلل کردن . کوتاهی کردن در خدمت : اگر گشاده میان بوده ام ز خدمت تونه بسته بودم پیش مخالف تو کمر.فرخی .
-
کلاته میان
لغتنامه دهخدا
کلاته میان . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چناران است که در بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع است و 280 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته میان
لغتنامه دهخدا
کلاته میان . [ ک َ ت ِ] (اِخ ) دهی از دهستان کاخک شهرستان گناباد است که 154 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کوه میان
لغتنامه دهخدا
کوه میان . (اِخ ) دهی از بخش رامیان شهرستان گرگان است که 220 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
میان بستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. کمربستن ۲. آماده شدن، مهیا شدن
-
diapause
میانآسایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] حالت خودبهخودی خفتگی در یکی از مراحل رشد حشرات که در آن دگرگشت بدن برای تحمل شرایط نامطلوب محیط موقتاً کاهش مییابد
-
mesenchyma/ mesenchyme
میانآکنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] شبکهای از بافت همبند رویانی در میانپوست که در فرایند تکوین خود به بافتهای همبند و رگها تبدیل میشود
-
middleware
میانافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزار یا مجموعۀ نرمافزارهایی که همچون واسطه بین اجزای مختلف دو یا چند نرمافزار کاربردی عمل میکند