کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میانهروی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
میانهروی
مترادف و متضاد
اعتدال، مدارا ≠ تندروی، افراطیگری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
میانهروی
واژگان مترادف و متضاد
اعتدال، مدارا ≠ تندروی، افراطیگری
-
واژههای همآوا
-
میانه روی
لغتنامه دهخدا
میانه روی . [ ن َ / ن ِ رَ ] (حامص مرکب ) حالت میانه رو. اعتدال . قصد. اقتصاد. دوری از افراط و تفریط.(یادداشت مؤلف ). اعتدال و اقتصاد و نه تفریط و افراط. میان روی و عدم اسراف . (ناظم الاطباء): اعتزام ، میانه روی گزیدن در تک و رفتار و جز آن . استقصاد...
-
میانه روی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) miyāneravi حد وسط کاری را در پیش گرفتن؛ خودداری از افراط و تفریط.
-
جستوجو در متن
-
اقتصاد
واژگان مترادف و متضاد
صرفهجویی، قناعت، میانهروی ≠ اسراف
-
اعتدال
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعادل ۲. مدارا، ملایمت ۳. راستی، میانهروی ۴. بینابینی ≠ افراط، تفریط
-
مدارا
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعتدال، تسامح، سعهصدر، مماشات، میانهروی ۲. سازش، ملایمت، رفق کردن ۳. مهربانی، نرمی ≠ قهر ۴. بردباری، تحمل