کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میانای نگارهای کاربر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
interface of destruction
میانای تخریبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] میانایی که براثر کندوکاو و فعالیتهای بعدی در یک واحد لایهنگاری معین به وجود آمده باشد
-
weld interface
میانای جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] مرز بین فلز جوش و فلز پایه متـ . خط ذوب fusion line
-
میانای کاربرپسند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] ← واسط کاربرپسند
-
functional interface
میانای کارکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] میانایی که فقط یک روش انتزاعی دارد و معمولاً فقط یک عمل انجام میدهد
-
MIDI interface
میانای میدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] افزارهای جانبی که امکان دریافت و ارسال پیامهای میدی و دادههای آن را برای رایانه فراهم میکند
-
میانای نوشتاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] ← واسط نوشتاری
-
application programming interface
میانای برنامهسازی کاربردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از اشیا که به برنامۀ کاربردی امکان میدهد با منابعی مانند سامانۀ عامل یا پرونده یا برنامۀ کاربردی دیگری ارتباط برقرار کند
-
application program interface
میانای برنامۀ کاربردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] میانای سامانۀ عامل و برنامههای کاربردی که نحوۀ ارتباط این دو را با یکدیگر مشخص میکند اختـ . م. ب. ک. API
-
musical instrument digital interface
میانای دادههای سازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قراردادی رقمی که دادههای مربوط به مجموعۀ اعمال و حالات اجرایی نوازنده را مشخص میکند و انتقال میدهد اختـ . میدی MIDI
-
period interface
میانای دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] میانایی که مجموع میاناهای بینلایهای یک دوره را از دورۀ بعد مشخص میکند
-
brain-computer interface, mind-machine interface, MMI, direct neural interface, DNI, synthetic telepathy interface, STI, brain-machine interface, BMI
میانای مغزـ رایانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] میانای پیشرفتهای که نشانکهای فعالیت مغز را به فرمانهای قابل استفاده تبدیل میکنند متـ . میارام BCI
-
cloud data management interface
میانای مدیریت دادههای اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی میانای کارکردی که در برنامههای کاربردی برای ایجاد و بازیابی و روزآمد کردن و حذف عناصر دادهای در اَبر از آن استفاده میشود
-
جستوجو در متن
-
power user
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربر حرفه ای
-
icon
واژهنامه آزاد
نگارک. به چَمِ (معنیِ) نگاره ای کوچک بر روی نمایشگرِ رایانه که نمایندۀ چیز یا برنامه ای است.