کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکود
لغتنامه دهخدا
مکود. [ م ُ ] (ع مص ) جایی مقام کردن . (تاج المصادر بیهقی ). به جایی مقیم شدن . (المصادر زوزنی ). جای گرفتن و مقیم شدن . || کم گردیدن شیر ناقه از درازی زمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مکود
لغتنامه دهخدا
مکود. [م َ ] (ع ص ) ناقه که شیر وی کم نشود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ماده شتری که دائماً شیردهد. (از اقرب الموارد). || گوسفند که شیرش اندک شده باشد. (مهذب الاسماء). ناقه ٔ کم شیر، از اضداد است . ج ، مُکد. (منتهی الارب ) (آنندراج )...
-
جستوجو در متن
-
مکائد
لغتنامه دهخدا
مکائد. [ م َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ مکود. رجوع به مکود شود.
-
مکد
لغتنامه دهخدا
مکد. [ م ُ / م ُ ک ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مَکود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
-
مکد
لغتنامه دهخدا
مکد. [ م َ ] (ع مص ) جای گرفتن و مقیم شدن . مُکود. || کم گردیدن شیر ناقه از درازی زمان . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مکودی
لغتنامه دهخدا
مکودی . [ م َک ْکو ] (اِخ ) ابوزید عبدالرحمن علی بن صالح (متوفی 807هَ . ق .). از علمای عربیت و منسوب به بنی مکود (قبیله ای به نزدیک فاس ) است . او راست : «شرح الفیه ٔ ابن مالک » در نحو و کتب دیگر. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 501).