کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکمن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مکمن
/makman/
معنی
جای پنهان شدن؛ کمینگاه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بزنگاه، پنهانگاه، کمینگاه، مخفیگاه، نخیزگاه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکمن
واژگان مترادف و متضاد
بزنگاه، پنهانگاه، کمینگاه، مخفیگاه، نخیزگاه
-
مکمن
فرهنگ فارسی معین
(مَ مَ) [ ع . ] (اِ.) کمین گاه ، جای پنهان شدن . ج . مکامن .
-
مکمن
لغتنامه دهخدا
مکمن . [م َ م َ ] (ع اِ) کمینگاه . (دهار). جای پنهان شدن و کمینگاه . (غیاث ) (آنندراج ). کمینگاه و جای کمین . ج ، مکامن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : سر از البرز برزد قرص خورشیدچو خون آلوده دزدی سر ز مکمن . منوچهری .چون کمان گیرد اجل با تیر او...
-
مکمن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مکامن] [قدیمی] makman جای پنهان شدن؛ کمینگاه.
-
واژههای مشابه
-
دارة مکمن
لغتنامه دهخدا
دارة مکمن . [ رَ ت ُ م َم ِ ] (اِخ ) جایی است در بلاد قیس . (معجم البلدان ).
-
مامن و مکمن
فرهنگ گنجواژه
کمینگاه
-
جستوجو در متن
-
muckman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکمن
-
مکامن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مکمن] [قدیمی] makāmen = مکمن
-
mocmain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکمن
-
دزدگاه
واژگان مترادف و متضاد
بزنگاه، کمینگاه، مرصاد، مکمن، نخیز
-
مخفیگاه
واژگان مترادف و متضاد
محل اختفاء، مکمن، نهانخانه، نهانگاه
-
نهانگاه
واژگان مترادف و متضاد
بزنگاه، کمینگاه، مخفیگاه، مکمن، نخیزگاه
-
مکامن
فرهنگ فارسی معین
(مَ مِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مکمن .