کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکرع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکرع
لغتنامه دهخدا
مکرع . [ م ُ رَ ] (ع ص ) فرس مکرع القوائم ؛ اسب استوار دست و پای . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
مکرع
لغتنامه دهخدا
مکرع . [ م ُ رِ ] (ع ص ) شتر که سر خود نزدیک آتش گذارد پس گردنش سیاه گردد. ج ، مُکرِعات . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به مکرعات شود.
-
مکرع
لغتنامه دهخدا
مکرع .[ م َ رَ ] (ع اِ) آبشخور. هذا مکرع الدواب ؛ یعنی اینجا موضعی است که چارپایان از آن آب خورند. ج ، مکارع .(از ذیل اقرب الموارد) : بلاد خراسان خصوصاً که مطلع سعادات و مبرات و موضع مرادات و خیرات بودو منبع علما و مجمع فضلا و مربع هنرمندان و مرتع خر...
-
جستوجو در متن
-
مکارع
لغتنامه دهخدا
مکارع . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مَکْرَع . (ذیل اقرب الموارد). رجوع به مکرع شود.
-
مکرعات
لغتنامه دهخدا
مکرعات . [ م ُ رِ ] (ع ص ، اِ) شترانی که سر خود را در آتش داخل کنند و گردنشان سیاه گردد. (از اقرب الموارد). ج ِ مکرع .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مکرع شود.
-
مربع
لغتنامه دهخدا
مربع. [ م َ ب َ ] (ع اِ) جای اقامت در ایام بهار. (منتهی الارب ). جائی که خاص اقامت ایام ربیع باشد. مرتبع. متربع. (از متن اللغة). آنجا که بهار گذارند. خانه ٔ بهاری ، مقابل مصیف و مشتی . منزل بهاری . (یادداشت مؤلف ). ج ، مرابع. || هر جائی که در ایام ب...
-
شتر
لغتنامه دهخدا
شتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِ) اُشْتُر، جانوری پستاندار عظیم الجثه از گروه نشخوارکنندگان که خود تیره ای خاص را به وجود می آورد. این پستاندار بدون شاخ است ولی دارای دندانهای نیش میباشد. معده ٔ شتر دارای سه قسمت است و هزارلا (برجستگی و فرورفتگی ) ندارد. در هر پ...