کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکحله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مکحله
/mekhale/
معنی
میلۀ سرمهکشی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکحله
فرهنگ فارسی معین
(مُ حُ لِ) [ ع . مکحلة ] (اِ.) سرمه دان .
-
مکحله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مکحلَة] [قدیمی] mekhale میلۀ سرمهکشی.
-
واژههای مشابه
-
مکحلة
لغتنامه دهخدا
مکحلة. [ م ُ ح ُ ل َ ] (ع اِ) سرمه دان . ج ، مکاحل . (مهذب الاسماء) (زمخشری ) (ناظم الاطباء). سرمه دان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
مکحلة
لغتنامه دهخدا
مکحلة. [ م ُ ح ُ ل َ / م ُ ح َ ل َ ] (ع اِ) به لغت مراکش ، توپ و تفنگ . (ناظم الاطباء). به لغت اهالی مغرب آلتی است که بدان گلوله های سربی اندازند. (از ذیل اقرب الموارد) : فضربت مکحلة من جانب عسکر بکر فاصابت الوزیر فقتله . (خلاصةالاثر ج 1 ص 382). || ن...
-
جستوجو در متن
-
مکاحل
لغتنامه دهخدا
مکاحل . [ م َ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ مکحل به معنی سرمه کش . (آنندراج ). ج ِ مِکحَل وَ مُکحُلة. (ناظم الاطباء). || مکاحل البارود؛ از آلات حصار و وسیله ٔ دفاعی است که از آن نفت پرتاب کنند و آن انواع گوناگون دارد. با بعضی تیرهای بزرگی که سنگ را بشکافد انداخته...
-
مکحل مکحل
لغتنامه دهخدا
مکحل مکحل . [ م ُ ح ُم ُ ح ُ ] (ع اِ) هر دو کلمه ای است که بدان بز را برای دوشیدن خوانند، ای کانها مکحلة کحلا من سوادها. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کلمه ای است که بدان بزرا برای دوشیدن خوانند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
توتیا
لغتنامه دهخدا
توتیا. (اِ) بمعنی سنگ سرمه ، و در تحفه گوید آن بر سه قسم است ، یکی زرد و یکی کبود و معدنی و انابیبی که مشتق از انبوبه است و به پارسی توتیای قلم می نامند و یکی از آنهااز دود مس است که در گداختن سنگ مس در کوره ٔ دوطبقه بهم می رسد و از سایر چیزها نیز گی...