کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکاشحت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مکاشحت
/mokāšehat/
معنی
۱. دشمنی کردن.
۲. پنهان داشتن دشمن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکاشحت
فرهنگ فارسی معین
(مُ شَ حَ) [ ع . مکاشحة ] (مص ل .) دشمنی کردن .
-
مکاشحت
لغتنامه دهخدا
مکاشحت . [ م ُ ش َ / ش ِ ح َ ] (از ع ، اِمص ) دشمنی کردن . (غیاث ). مکاشحة. دشمنی : ملک زاده مغالبت در سخن به مبالغت رسانید و مکاشحت او به مکافحت انجامید. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 28). با خود گفت اگر ازپس این مکاشحت در مصالحت زنم اضطراری باشد در لباس ...
-
مکاشحت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مکاشَحة] [قدیمی] mokāšehat ۱. دشمنی کردن.۲. پنهان داشتن دشمن.
-
واژههای همآوا
-
مکاشحة
لغتنامه دهخدا
مکاشحة. [ م ُ ش َ ح َ ] (ع مص ) با کسی دشمنی داشتن . (المصادر زوزنی ). دشمنی نمودن یا پنهان داشتن دشمنی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کاشحه بالعداوة مکاشحة و کشاحاً؛ دشمنی کردبا وی . (از اقرب الموارد). و رجوع به مکاشحت شود.
-
جستوجو در متن
-
مکاشحة
لغتنامه دهخدا
مکاشحة. [ م ُ ش َ ح َ ] (ع مص ) با کسی دشمنی داشتن . (المصادر زوزنی ). دشمنی نمودن یا پنهان داشتن دشمنی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کاشحه بالعداوة مکاشحة و کشاحاً؛ دشمنی کردبا وی . (از اقرب الموارد). و رجوع به مکاشحت شود.
-
مکافحت
لغتنامه دهخدا
مکافحت . [ م ُف َ / ف ِ ح َ ] (از ع ، اِمص ) مکافحة. با کسی رویاروی جنگ کردن . رویاروی شمشیر زدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : از این واقعه ٔ هایل جهان بر او تنگ شد جز مکافحت و مکاوحت چاره ندید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 35). چون این جواب به...