کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکاتمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مکاتمه
/mokāteme/
معنی
۱. راز را از کسی پنهان داشتن.
۲. دشمنی را مکتوم ساختن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکاتمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مکاتَمة] [قدیمی] mokāteme ۱. راز را از کسی پنهان داشتن.۲. دشمنی را مکتوم ساختن.
-
واژههای مشابه
-
مکاتمة
لغتنامه دهخدا
مکاتمة. [ م ُ ت َ م َ ] (ع مص ) چیزی از کسی فاپوشانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). نیک پوشانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کاتَم َ زیداً العداوة؛ کینه را از زید پوشانید. (از اقرب الموارد). || سر خود را از کسی نهان داشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ...
-
جستوجو در متن
-
مکاتمت
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ مِ یا مَ) [ ع . مکاتمة ] (مص م .) 1 - نیک پوشانیدن . 2 - سر خود را از کسی پنهان داشتن .
-
اکتام
لغتنامه دهخدا
اکتام . [ اِ ] (ع مص ) پر کردن مشک . (تاج المصادر بیهقی ). || مکاتمه . کتمان . پنهان داشتن . نهان داشتن . (از یادداشت مؤلف ).
-
مکاتمت
لغتنامه دهخدا
مکاتمت . [ م ُ ت َ / ت ِ م َ ] (از ع ، مص ) مکاتمة. کتمان . اکتتام . پنهان داشتن . نهان داشتن . چیزی را از کسی پوشانیدن . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا) : بی تحاشی و مکاتمت هر آنچه التماس بود... عرض داد. (مرزبان نامه ). مهر مکاتمت بر او نهاد و با هیچ نام...
-
پنهان داشتن
لغتنامه دهخدا
پنهان داشتن . [پ َ / پ ِ ت َ ] (مص مرکب ) پوشیده داشتن . مستور داشتن .اخفاء. تزکین . اکتتام . (منتهی الارب ). الطاط. (منتهی الارب ). تخبئة. تخبیة. (تاج المصادر بیهقی ). کتم . کتمان . مکاتمة. استخفاء. اسرار. اهماج : این حدیث را پنهان دار و با کسی مگوی...
-
پوشیدن
لغتنامه دهخدا
پوشیدن . [ دَ ] (مص ) در بر کردن . بتن کردن . در تن کردن . پوشیدن جامه ای را. ملبس شدن . در پوشیدن . بر تن کردن . بر تن راست کردن . لبس . تلبس . مکتسی شدن . اکتساء. (منتهی الارب ). رخت پوشیدن . لتب . (تاج المصادر بیهقی ). التتاب . (منتهی الارب ) : آن...