کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکابدت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مکابدت
/mokābedat/
معنی
سختی دیدن؛ رنج بردن در امری.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. سختی، دشواری، زحمت
۲. دشمنی، معاندت
۳. رنجکشیدن، سختی دیدن، زحمت دیدن
۴. ستیز کردن، ستیهیدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکابدت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سختی، دشواری، زحمت ۲. دشمنی، معاندت ۳. رنجکشیدن، سختی دیدن، زحمت دیدن ۴. ستیز کردن، ستیهیدن
-
مکابدت
لغتنامه دهخدا
مکابدت . [ م ُ ب َ / ب ِ دَ ] (از ع ، اِمص ) مکابدة. رنج دیدن . سختی کشیدن : او را بر مکابدت اهل نظر و ابرار و معاندت اولی الخطر والاحرار از پای در آورد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 449). مجاهده ٔ عظیم باشد و مکابدتی الیم . (مرزبان نامه چ قزوینی...
-
مکابدت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مکابَدَة] [قدیمی] mokābedat سختی دیدن؛ رنج بردن در امری.
-
واژههای همآوا
-
مکابدة
لغتنامه دهخدا
مکابدة. [ م ُ ب َ دَ ] (ع مص ) رنج چیزی بکشیدن . (المصادر زوزنی ). سختی کشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). رنج کشیدن و سختی دیدن . کباد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || افکندن مسافر خود را به هول و سختی شب . (از اقر...
-
جستوجو در متن
-
رسخ
لغتنامه دهخدا
رسخ . [ رَ س َ ] (ع اِمص ) پلیدی : تا وسخ و رسخ اوزار به عرق مقاسات و مکابدت بشویند. (جهانگشای جوینی ).
-
نهمار
لغتنامه دهخدا
نهمار. [ ن َ ] (ص ، ق ) چون عظیم باشد اگر کار بود اگر چیزی وشگفت بسیار است و غایت . (لغت فرس اسدی ) (اقبال ). عظیم و بی کرانه و بسیار را گویند از هرچه باشد. (اوبهی ). بسیار... و به معنی عجب نیز آمده ، عمید لوبکی گوید: شادیت باد همیشه ... و خسرو گوید:...