کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مژگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مژگان
/mož[e]gān/
معنی
موهای پلک چشم؛ مژهها.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ردیفمژهها، موهایپلک، مژهها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مژگان
واژگان مترادف و متضاد
ردیفمژهها، موهایپلک، مژهها
-
مژگان
فرهنگ نامها
(تلفظ: mož(e)gān) مژهها ، موی پلک چشم ؛ (در اصطلاح عشاق) اشاره به سنان و نیزه و پیکان و تیر که از کرشمه و غمزههای معشوق به هدف سینهی عاشق میرسد ، دارد .
-
مژگان
فرهنگ فارسی معین
(مُ) (اِ.) جِ مژه ؛ موهای پلک چشم .
-
مژگان
لغتنامه دهخدا
مژگان . [ م ُ / م ِ ژَ / ژِ / ژْ ] (اِ) جمع مژه است که موی پلک چشم باشد یعنی مژه ها. (برهان ) (آنندراج ). مویهای پلک چشم . (ناظم الاطباء). جمع مژه . (غیاث ). همه ٔ مژه ها که موهای پلک چشم باشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). موهای ریزی که لبه ٔ قدامی ک...
-
مژگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) mož[e]gān موهای پلک چشم؛ مژهها.
-
مژگان
دیکشنری فارسی به عربی
رمش , سوط
-
واژههای مشابه
-
گوهر مژگان
لغتنامه دهخدا
گوهر مژگان . [ گ َ / گُو هََ رِ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از اشک چشم باشد. (مجموعه ٔ مترادفات ).
-
آب مژگان
لغتنامه دهخدا
آب مژگان . [ ب ِ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اشک :ببدرود کردن رخ هر کسی ببوسید با آب مژگان بسی .فردوسی .
-
زخم مژگان
لغتنامه دهخدا
زخم مژگان . [ زَ م ِ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غالباً بمعنی چشم زخم است . (آنندراج ) : زخم مژگان عرب بهر قبول کعبه بس در قدم خار مغیلان گر نباشد گو مباش .نظیری .
-
انقلاب مژگان
لغتنامه دهخدا
انقلاب مژگان . [ اِ ق ِ ب ِ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) انقلاب جفن . رجوع به انقلاب جفن شود.
-
خوش مژگان
لغتنامه دهخدا
خوش مژگان . [ خوَش ْ / خُش ْ م ُ ] (ص مرکب ) کنایه از خوش چشم . آنکه مژگان زیبا و خوب دارد.
-
مژگان راتکان دادن
دیکشنری فارسی به عربی
مضرب
-
جستوجو در متن
-
mesange
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مژگان