کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مچاله کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مچاله کردن
مترادف و متضاد
فشردن، له کردن، از شکل انداختن
دیکشنری
crinkle, crumple, scrunch, wad
-
جستوجوی دقیق
-
مچاله کردن
واژگان مترادف و متضاد
فشردن، له کردن، از شکل انداختن
-
مچاله کردن
لغتنامه دهخدا
مچاله کردن .[ م ُ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در میان مشت فشرده گرد کردن : کاغذ را در مشتش مچاله کرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مچاله و مچاله شدن شود.
-
واژههای مشابه
-
مچاله شدن
واژگان مترادف و متضاد
فشردهشدن، له شدن، تغییر شکل یافتن
-
مچاله شدن
لغتنامه دهخدا
مچاله شدن . [ م ُ ل َ / ل ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فشرده شدن در میان مشت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مچاله شود.
-
مُچاله، چُماله، چُمُبله
لهجه و گویش تهرانی
جمع شده
-
جستوجو در متن
-
لُورمَه کِردن
لهجه و گویش بختیاری
lurma kerdan مچاله کردن، لوله کردن، به هم فشردن.
-
tousling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشاعره، بر هم زدن، اذیت کردن، چروک شدن، پریشان کردن، مچاله کردن
-
tousled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهم زدن، بر هم زدن، اذیت کردن، چروک شدن، پریشان کردن، مچاله کردن
-
goffering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرفه، چین دار یا مچاله کردن
-
gauffered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگر، چین دار یا مچاله کردن
-
gauffering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gauffering، چین دار یا مچاله کردن
-
gauffers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاوها، چین دار یا مچاله کردن
-
gauffer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gauffer، چین دار یا مچاله کردن