کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُّسْوَدَّةٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
مسودة
لغتنامه دهخدا
مسودة. [ م َس ْ وَ دَ ] (ع ص ) آب که بر آن زردی باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبی که بر روی آن زردی باشد: ماء مسودة. (ناظم الاطباء).
-
مسودة
لغتنامه دهخدا
مسودة. [ م ُ س َوْ وَ دَ ] (ع ص ، اِ)تأنیث مسود. ج ، مسودات . آنچه اول نوشته و سپس از روی آن بطور دقت و صفا و خوبی نویسند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مُسوَدّة. مسودَّه . مسوَّده . سواد. پیش نویس ، مقابل پاکنویس ، مقابل بیاض ، مقابل مُبیضة. || کپی . ...
-
مسودة
لغتنامه دهخدا
مسودة. [ م ُ س َوْ وِ دَ ] (اِخ ) بنی عباس را گویند چرا که شعار آنها سیاه بودو لباس سیاه می پوشیدند. (ناظم الاطباء). عباسیان که جامه ٔ سیاه پوشیدندی ، ضد مُبیّضة یا اصحاب مقنع که جامه ٔ سپید در بر کردندی . (یادداشت مرحوم دهخدا). سیاه جامگان . عباسیان...
-
مسودة
لغتنامه دهخدا
مسودة. [ م ُس ْ وَدْ دَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث مسودّ. ج ، مسودات . مجازاً به معنی نوشته و آنچه اول سرسری نوشته باشند تا بار دیگر آن را به دقت و صفا و خوبی نویسند. (ناظم الاطباء)(آنندراج ). سواد، مقابل بیاض . آنچه اول به قصد مراجعه بنویسند. (یادداشت مرحو...
-
مسودة
لغتنامه دهخدا
مسودة. [ م ُس ْ وِ دَ ] (ع ص ) تأنیث مسود. زنی که بچه ٔ سیاه زاید. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
برات کشی
دیکشنری فارسی به عربی
مسودة
-
برگزینی
دیکشنری فارسی به عربی
مسودة
-
چرک نویس
دیکشنری فارسی به عربی
مسودة
-
اماده کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مسودة
-
از بشکه ریختن
دیکشنری فارسی به عربی
مسودة
-
copied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کپی شده، مسوده شده
-
پیش نویس
دیکشنری فارسی به عربی
دقيقة , مسودة
-
چرکنویس
واژگان مترادف و متضاد
پیشنویس، مسوده ≠ پاکنویس
-
کپی
واژگان مترادف و متضاد
رونوشت، کپیه، مسوده، نسخه