کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُّدْهِنُونَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مُّدْهِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سهل انگاری کنندگان - بی اعتنایی کنندگان (جمع اسم فاعل از مصدر ادهان است ، و ادهان به معناي سهلانگاري است ، که البته در اصل به معناي روغن مالي به منظور نرم کردن چيزي بوده ، و به عنوان استعاره در سهلانگاري استعمال شده است ، و استفهام در آيه ی "أَفَبِهَ...
-
جستوجو در متن
-
مدهن
لغتنامه دهخدا
مدهن . [ م ُ دَهَْ هََ ] (ع ص ) آنکه بر او آثار نعیم باشد. (از متن اللغة).- قوم مدهنون ؛ آنانکه بر آنها آثار نعمت ها باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || روغن مالی شده . (یادداشت مؤلف ). چرب . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تدهین شود.- مدهن کرد...
-
ادهان
لغتنامه دهخدا
ادهان . [ اِ ] (ع مص ) ظاهر کردن خلاف باطن . (منتهی الارب ). مداهنه . (زوزنی ). مداهنت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || دروغ گفتن . || نفاق کردن . || پوشیدن . (آنندراج ). بپوشیدن . || صنعت کردن در سخن و جز آن . || خیانت کردن . || صاف گردانیدن . (منتهی...