کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مِیبارگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
می
فرهنگ فارسی عمید
(پیشوند) mi جزء پیشین افعال که بر استمرار یاالتزام دلالت میکند: ◻︎ وگر میبرآید به نرمیّ و هوش / به تندی و خشم و درشتی مکوش (سعدی۱: ۷۴).
-
میَّ
لهجه و گویش گنابادی
miia در گویش گنابادی یعنی می آید ، خواهد آمد.
-
می
دیکشنری فارسی به عربی
نبيذ
-
مى
لهجه و گویش بختیاری
mi مو.
-
می
واژهنامه آزاد
(با کسره میم ) مگه _ ممکن نبودن _ به نظر میرسد با واژه mayانگلیسی که به معنای ممکن بودن است هم ریشه باشد که دقیقا تلفظ آنها یکی است
-
netaddiction
نتبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← اینترنتبارگی
-
web addiction
وببارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← اینترنتبارگی
-
trichotillomania
موکَنیبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال در مهار تکانه که در آن فرد موهایی از بخشهای مختلف بدن خود را میکند و احساس تنش فزاینده قبل از عمل کندن مو و احساس رضایتِ فراوان بعد از آن دارد
-
غلام بارگی
لغتنامه دهخدا
غلام بارگی . [ غ ُ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) غلام باره بودن . امردپرستی . شاهدبازی . بچه بازی . کپه دوزی : بونعیم را گفت : به غلام بارگی پیش ما آمده ای . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 417). رجوع به غلام باره شود.ای خواجه به بند زن چرا درماندی چون تخم غلام بارگی...
-
یک بارگی
لغتنامه دهخدا
یک بارگی . [ ی َ / ی ِ رَ / رِ ] (ق مرکب )ناگهانی . یک دفعگی و در یک هنگام . (ناظم الاطباء). به یک دفعه . ناگهان . بغتةً. (یادداشت مؤلف ) : کسی کش سرافراز بد بارگی گریزان همی راند یک بارگی . فردوسی .چه کرد آن سنگدل با تو به سختی صبر چون کردی ؟چرا یک...
-
pyromania
آتشبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال در مهار تکانه که در آن فرد بارها سهواً و عمداً آتش میافروزد
-
satyriasis
زنبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تمایل بیشازحد یا سیریناپذیر مرد برای ارضای جنسی توسط زن
-
kleptomania
دزدیبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال در مهار تکانه که در آن فرد قادر به مقاومت در برابر میل به سرقت اشیایی که به آنها نیاز ندارد نیست
-
zoomania
حیوانبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تمایل بسیار شدید یا فعال انسان به جماع با حیوانات
-
روسپی بارگی
لغتنامه دهخدا
روسپی بارگی . [ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) زناکاری . (ناظم الاطباء). شاهدبازی و فاحشه دوستی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به روسپی شود. || قحبگی و فاحشه گری .