کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مِچ مِچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مچ پیچ
لغتنامه دهخدا
مچ پیچ . [ م ُ ] (اِ مرکب ) نواری پهن و دراز که به چندین تو بر مچ پای پیچند. نواری که بر روی قسمت سفلای پارچه ٔ مضبوط پیچند که پای گرم کند. مرادف پاتابه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || نواری که بر آستین پیچند که آستین را بر مچ دست سخت کند حفظ حرارت...
-
مچ دست
دیکشنری فارسی به عربی
رسغ
-
مچ پیچ
لهجه و گویش تهرانی
پاتابه
-
مچ پیچ
لهجه و گویش بختیاری
moč-pič مچ پیچ.
-
carpal 1
مجرای مچدستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فضای بین استخوانهای مچ دست و بافت همبند روی وترهای تاکننده
-
anterior ankle region
ناحیۀ پیشین مچ پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای در جلوی مفصل مچ پا متـ . ناحیۀ ساقی ـ قاپی پیشین anterior talocrural region, regio talocruralis anterior
-
carpal region, wrist region
ناحیۀ مچ دست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] قسمتی از دست بین ساعد و کف دست
-
ankle arthroplasty
مفصلسازی مچ پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ساختن رویه فلزی یا پلاستیکی برای انتهای استخوان ساق و گنبد استخوان قاپ بهمنظور بازگرداندن حرکت و عملکرد مفصل
-
ankle joint
مفصل مچ پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مفصل میان مچ و پا
-
هچ و مچ
لغتنامه دهخدا
هچ و مچ . [ هََ چ ْ چ ُ م َ ] (اِ صوت ) آواز بوسه . (آنندراج ) : شنیدم از درعشرت سرا که خوش کوک است نوای هچ و مچ بوسه با غزل خوانی .ملافوقی یزدی (از آنندراج ).
-
مَچ و مَوچ
فرهنگ گنجواژه
صدای مکیدن.
-
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست را می پوشاند
دیکشنری فارسی به عربی
رسغ