کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مِندُو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مِندُو
لهجه و گویش گنابادی
mendouw در گویش گنابادی به ترکیب کاه و خاک و ساختن گِل از این دو گویند که برای پوشش بام های قدیمی بکار میرود و کاربردی شبیه ایزودگام دارد.معمولا هر یک سال یا هر چند سال باید کاهگل بام های قدیمی تجدید شود.
-
واژههای مشابه
-
مندو
لغتنامه دهخدا
مندو. [ م َ دُ / م َ ] (اِخ ) نام شهری در هندوستان . (برهان ) (ناظم الاطباء). || قلعه ای است بر کوه رفیع به مالوه و سالها دارالملک آن دیار بوده و آن را شادی آباد می خواندند. (آنندراج ) (انجمن آرا).
-
واژههای همآوا
-
مندو
لغتنامه دهخدا
مندو. [ م َ دُ / م َ ] (اِخ ) نام شهری در هندوستان . (برهان ) (ناظم الاطباء). || قلعه ای است بر کوه رفیع به مالوه و سالها دارالملک آن دیار بوده و آن را شادی آباد می خواندند. (آنندراج ) (انجمن آرا).
-
جستوجو در متن
-
مولِکْ
لهجه و گویش گنابادی
mwlek در گویش گنابادی پنبه یا پارچه یا نخ یا طنابی که آغشته به روغن مِنْدُو میکردند و شب ها برای روشنایی در گذشته از آن استفاده میکردند.
-
کامورشده
لغتنامه دهخدا
کامورشده . [ کام ْ وَ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نیکنام و نامور گشته . || بهره مندو کامیاب . || مشهور شده . (ناظم الاطباء)
-
مالوه
لغتنامه دهخدا
مالوه . [ مال ْوَ ] (اِخ ) در هند مرکزی است به شمال دکان . (ابن بطوطه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ایالت مرکزی هندوستان . (ناظم الاطباء). مالوه یکی از قدیمترین دولتهای طایفه ٔ رجبوت است که مدتها در مقابل تعرض مسلمین از خود مقاومت بخرج داده و سلسله ه...
-
بهره مند
لغتنامه دهخدا
بهره مند. [ ب َ رَ / رِ م َ ] (ص مرکب ) کامیاب . متمتع و دارای حظ و نصیب . (ناظم الاطباء). برخوردار. محظوظ. بهره ور. صاحب حظ. (یادداشت بخط مؤلف ) : و از عدل و انصاف خود همگنان رابهره مند گردانید. (اسکندرنامه نسخه ٔ سعید نفیسی ).نکردی کسی را چومن بهر...