کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مِشِدْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مِشِدْ
لهجه و گویش گنابادی
meshed در گویش گنابادی یعنی میشود ، انجام میپذیرد ، آیا ممکن است؟
-
واژههای مشابه
-
مشد
لغتنامه دهخدا
مشد. [ م ُ ش ِ ] (اِخ ) علی بن عمربن قزل ترکمانی . رجوع به علی بن عمربن ... و اعلام زرکلی ج 2 ص 683 شود.
-
علی مشد
لغتنامه دهخدا
علی مشد. [ ع َ ی ِ م ُ ش ِدد ] (اِخ ) ابن عمربن قزل بن جلال ترکمانی . مشهور به مشد و ملقب به سیف الدین و مکنی به ابوالحسن . شاعر و از امراء بود. وی در سال 602 هَ . ق . در مصر متولد شد و در روز عاشورای سال 656 هَ . ق . در دمشق درگذشت . او را دیوان شعر...
-
واژههای همآوا
-
مشد
لغتنامه دهخدا
مشد. [ م ُ ش ِ ] (اِخ ) علی بن عمربن قزل ترکمانی . رجوع به علی بن عمربن ... و اعلام زرکلی ج 2 ص 683 شود.
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن قزل بن جلدک ترکمانی ، مشهور به مشد و ملقّب به سیف الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مشد شود.
-
علی ترکمانی
لغتنامه دهخدا
علی ترکمانی . [ ع َ ی ِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) ابن عمربن قزل بن جلدک ترکمانی ، مشهور به مشد و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به سیف الدین . رجوع به علی مشد شود.