کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مُکاری
لهجه و گویش تهرانی
کرایه دهنده چارپا
-
واژههای مشابه
-
مکاری
واژگان مترادف و متضاد
چاروادار، خربنده
-
مکاری
واژگان مترادف و متضاد
حیلهبازی، حیلهگری، شارلاتانی، فریبکاری، محیلی، ناکسی
-
مکاری
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِ فا.) کرایه دهنده ، کسی که چهارپایان را کرایه می دهد.
-
مکاری
لغتنامه دهخدا
مکاری . [ م َک ْ کا ] (حامص ) مکر و حیله گری و فریبندگی . (ناظم الاطباء). حالت و چگونگی مکار. گربزی : وز شوی نهان به غدر و مکاری در جام شراب زهر بگسارد. ناصرخسرو.و رجوع به مکار شود.
-
مکاری
لغتنامه دهخدا
مکاری . [ م ُ ] (ع ص ) خربنده . (دهار) (مهذب الاسماء). به کرایه دهنده . ج ، مکارون و اکریاء. (منتهی الارب ). کسی که اسب و شتر و غیره به کرایه دهد. (غیاث ). کسی که اسب و استرو خر به کرایه برد. (آنندراج ). خربنده و کرایه دهنده یعنی آن کس که خر و اسب و ...
-
مکاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [منسوخ] mokāri کسی که چهارپا کرایه میدهد؛ چاروادار.
-
مکاری
دیکشنری فارسی به عربی
شاحن
-
واژههای همآوا
-
مکاری
واژگان مترادف و متضاد
چاروادار، خربنده
-
مکاری
واژگان مترادف و متضاد
حیلهبازی، حیلهگری، شارلاتانی، فریبکاری، محیلی، ناکسی
-
مکاری
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِ فا.) کرایه دهنده ، کسی که چهارپایان را کرایه می دهد.
-
مکاری
لغتنامه دهخدا
مکاری . [ م َک ْ کا ] (حامص ) مکر و حیله گری و فریبندگی . (ناظم الاطباء). حالت و چگونگی مکار. گربزی : وز شوی نهان به غدر و مکاری در جام شراب زهر بگسارد. ناصرخسرو.و رجوع به مکار شود.
-
مکاری
لغتنامه دهخدا
مکاری . [ م ُ ] (ع ص ) خربنده . (دهار) (مهذب الاسماء). به کرایه دهنده . ج ، مکارون و اکریاء. (منتهی الارب ). کسی که اسب و شتر و غیره به کرایه دهد. (غیاث ). کسی که اسب و استرو خر به کرایه برد. (آنندراج ). خربنده و کرایه دهنده یعنی آن کس که خر و اسب و ...