کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُهْتَدِي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مُهْتَدِي
فرهنگ واژگان قرآن
هدایت یافته - راه یافته - پذیرنده هدایت
-
واژههای مشابه
-
مهتدی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) راه راست یافته .
-
مهتدی
لغتنامه دهخدا
مهتدی . [ م ُ ت َ ] (اِخ ) ابن حمادبن عمرو الذهلی . امیر بخارا بود و او به امر ابوالعباس طوسی شهر بخارا را باره زد. (از تاریخ بخارا ص 41).
-
مهتدی
لغتنامه دهخدا
مهتدی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) راه راست یافته و راه نموده شده و دلالت شده به راه سلامتی . (ناظم الاطباء). بر راه راست . (مهذب الاسماء). هدایت یافته . راه یافته . راه برده . رشید. راشد. (یادداشت مؤلف ) : من یهد اﷲ فهو المهتدی و من یضلل فاولئک هم الخاسرون...
-
مهتدی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mohtadi هدایتشده؛ راهراستیافته.
-
مهتدی با
لغتنامه دهخدا
مهتدی با. [ م ُ ت َ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) محمدبن واثق . چهاردهمین خلیفه ٔ عباسی . از سال 255 تا 256 هَ . ق . (یازده ماه ) خلافت کرد. شورش غلامان زنج به سرداری علی بن محمدبن عبدالرحمن در زمان او صورت گرفت . المهتدی به دست ترکان کشته شد و معتمد ...
-
جستوجو در متن
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) محمد مهتدی . رجوع به مهتدی ... و رجوع به محمد... شود.
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) مهتدی باﷲ محمدبن واثق . رجوع به مهتدی ... شود.
-
بایکباک
لغتنامه دهخدا
بایکباک . (اِخ ) (... ترکی ) یکی از امراء ترک زمان مهتدی عباسی بنا به ضبططبری : و ابن ثوابة از دست مهتدی کاتب بایکباک بود. (از معجم الادباء ج 2 ص 38). و مهتدی بایکباک را و موسی بن بوغا را به حرب شاری فرستاد، موسی نافرمانی کرد و سوی خراسان رفت و بایکب...
-
گمراه
واژگان مترادف و متضاد
۱. ضال، غاوی، منحرف، منحط، ویلان، ۲. کژراه، سیاهدل، فاسد، ۳. ملحد ≠ مهتدی
-
قبةالمظالم
لغتنامه دهخدا
قبةالمظالم . [ ق ُب ْ ب َ تُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) بنائی بوده است دارای چهار در با گنبدی عالی بر آن که به دستور مهتدی خلیفه ٔ عباسی ساخته شد. مهتدی هر روز، در آنجا می نشست و به امور مردم رسیدگی میکرد و مهمات خلایق را فصل میداد. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص...
-
باکیال
لغتنامه دهخدا
باکیال . (اِخ ) نام سرداری در زمان المهتدی باﷲ خلیفه ٔ عباسی .و مهتدی در باب قتل موسی بن بغا به او نامه نوشت ولی او افشای راز کرد و اتراک دسته جمعی به قتل مهتدی همت گماشتند. رجوع به تاریخ الخلفاء سیوطی ص 241 شود.
-
شاری
لغتنامه دهخدا
شاری . (اِخ ) مساوربن عبدالحمیدبن مساورالشاری البجلی الموصلی که درسنه ٔ 252 در موصل و جزیره خروج کرد. (مجمل التواریخ و القصص چ ملک الشعرای بهار، از حاشیه ٔ مصحح در ص 364، نقل از کامل التواریخ ابن الاثیر). و این شاری در سنه ٔ 256 قوت گرفته و بلدرا که ...