کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُهر و نشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مُهر و نشان
فرهنگ گنجواژه
علامت، پلمب.
-
واژههای مشابه
-
مهر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعشق، عاطفه، عشق، عطوفت، لطف، محبت، مودت، مهربانی ≠ جور، قهر، کین ۲. آفتاب، خور، خورشید، شمس، شید، میترا ≠ ماه ۳. مهرماه، میزان
-
مهر
واژگان مترادف و متضاد
۱. توقیع ۲. خاتم ۳. داغ ۴. پرده بکارت ۵. قالب ۶. کیسه زر مهمور ۷. ضبط
-
مهر
واژگان مترادف و متضاد
صداق، طابع، طباع، کابین، کاوین، مهریه
-
مهر
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) کابین ، مهریه .
-
مهر
فرهنگ فارسی معین
(مِ) (اِ.) 1 - آفتاب ، خورشید. 2 - دوستی ، مهربانی . 3 - نام ماه هفتم از سال شمسی . 4 - نام روز شانزدهم از ماه مهر که ایرانیان جشن مهرگان را در این روز بر پا می دارند.
-
مهر
لغتنامه دهخدا
مهر. [ م ُ ] (اِ) هرچیز گرد کروی شکل . مخفف مهره : دو مهر است با من که چون آفتاب بتابد شب تیره چون بیند آب .فردوسی .
-
مهر
لغتنامه دهخدا
مهر. [ م ُ هََ ] (ع اِ) ج ِ مُهْرة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مُهْرة شود.
-
مهر
دیکشنری عربی به فارسی
جهيز , جهاز , جهيزيه , کابين , مهريه , تاتو , اسب کوتاه وکوچک , ريز , تسويه حساب کردن , پرداختن , خلا صه اخبار
-
مهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مَهر] (حقوق، فقه) ma(e)hr پول یا چیز دیگر که هنگام عقد نکاح بر ذمۀ مرد مقرر میشود؛ کابین؛ صداق.
-
مهر
دیکشنری فارسی به عربی
تابع , ختم , لکمة , مودة , ميل , هب
-
مهر
واژهنامه آزاد
خورشید
-
مهر
واژهنامه آزاد
محبت ، دوستی ، صفا
-
گل مهر
لغتنامه دهخدا
گل مهر. [ گ ُ ل ِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از گل : نهانی به پالیزبان گفت شاه که از مهتر ده گل مهر خواه . فردوسی .چو بشنید از او این سخن باغبان گل مهر آورد آمد دمان . فردوسی .ز خرادبرزین گل مهر خواست به بالین مست آمد از حجره راست .فردوسی .