کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُهره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مهره
لهجه و گویش تهرانی
چینه دیوار که نیم ذرع ارتفاع دارد.
-
کمان مهره
لغتنامه دهخدا
کمان مهره . [ ک َ م ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) کمان مهره اندازی است که کمان گلوله باشد. (برهان ) (آنندراج ). کمان قروهه . کمان گروهه . (ناظم الاطباء) : همان زیر ترکش کمان مهره داشت دلاور ز هردانشی بهره داشت . فردوسی .کمان مهره انداز تا گوش خویش نهد همچنا...
-
گل مهره
لغتنامه دهخدا
گل مهره . [ گ ِ م ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) هر گلوله و مهره را گویند که از گل سازند عموماً و کمان گروهه را خصوصاً. (برهان ) (آنندراج ) : بر سر هر یک مردی یک مهره گل از سفال گل مهره ٔ از سفاله ... که چنانکه گل را بیزی و آنرا سفال کنی هر یک چند پشکل گوسفن...
-
spondylopathy
مهرهآسیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] هرنوع بیماری یا ناهنجاری مهرهها متـ . مهرآسیب
-
spondylitis
مهرهآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] التهاب مهرهها که ممکن است عفونی باشد
-
propeller lock-nut
مهرۀ پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مهرۀ بزرگی که پروانه را بر روی میل پروانه مهار میکند
-
weld bead, bead 2
مهرۀ جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] تکههای بیضیشکل فلز جوش رسوبدادهشده که در نتیجۀ همپوشانی موجب اتصال دو قطعه میشوند
-
voussoir
مهرهچَفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] هریک از قسمتهای ذوزنقهای در چَفتههای معماری مغربزمین، معمولاً از جنس سنگ یا آجر
-
spondylodesis
مهرهخشکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] اتصال دو یا چند مهره ازطریق جراحی
-
vertebratus
مهرهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابری که ترتیب اجزای آن تجسمی از مهرهها یا دندهها یا استخوانبندی ماهی است؛ این اصطلاح عمدتاً همراه با ابر پرسا میآید
-
spondylolisthesis
مهرهرانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] رانده شدن یک مهرۀ به طرف جلو بر روی مهرۀ زیرین
-
root bead
مهرۀ ریشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] مهرۀ جوشی که در درون یا قسمتی از ریشۀ اتصال یا در تمامی آن گسترده است
-
cylinder head nut
مهرۀ سرسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از چند مهرهای که به کمک پیچها سرسیلندر را در جای خود محکم نگه میدارند
-
spina bifida, hydrocele spinalis, cleft spine
مهرهشکاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] شکاف مادرزاد مهرهها بهصورت آشکار یا پنهان
-
spondylolysis
مهرهکافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نقص در بخشهای بینمفصلی کمری و خاجی