کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بیزیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) بیخته .
-
تاب داده
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مف .) پیچیده ، به هم بافته .
-
خیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) خمیده .
-
رانده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) طرد شده .
-
ژفیده
فرهنگ فارسی معین
(رَ دِ) (ص مف .) تر شده .
-
ژولیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) پریشان .
-
ساده
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مف .) ساییده شده .
-
سالخورد
فرهنگ فارسی معین
(ص مف .) سالخورده .
-
ساویده
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (اِ مف .) ساییده .
-
سهم زد
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ) (ص مف .) بیمناک .
-
شمیده
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ) (ص مف .) بوییده ، مشموم .
-
واخیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) از هم جدا کرده .
-
هشته
فرهنگ فارسی معین
(هِ تِ) (ص مف .) گذاشته ، رها کرده .
-
مانسته
فرهنگ فارسی معین
(نِ تِ) (ص مف .) مانند شده .
-
آشوریده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) شورانیده ، درهم کرده .