کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُعَلَّقَةِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مُعَلَّقَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
بلاتکلیف - پا در هوا - معلق
-
واژههای مشابه
-
معلقه
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ لَّ ق ) [ ع . معلقة ] (اِمف .) 1 - آویخته . 2 - مربوط . 3 - هر یک از هفت قصیدة مهمی که در عهد جاهلیت به خانة کعبه آویخته بودند. 4 - زنی که شوهرش گم شده . ج . معلقات .
-
معلقه
لغتنامه دهخدا
معلقه . [ م ُ ع َل ْ ل َ ق َ ] (ع ص ) مأخوذ از تازی ، آویخته و آویزان . (ناظم الاطباء). رجوع به معلق و معلقة شود.
-
معلقة
لغتنامه دهخدا
معلقة. [ م َ ل َ ق َ ] (ع اِ) رجل ذومعلقة؛ مرد درآویزنده در هرچه که پیش آید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
-
معلقة
لغتنامه دهخدا
معلقة. [ م َ ل ُ ق َ ] (ع اِ) تاوان و دیت آدم کشی . (ناظم الاطباء).
-
معلقة
لغتنامه دهخدا
معلقة. [ م ُ ع َل ْ ل َ ق َ ] (ع ص ) تأنیث معلق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به معلق و معلقه شود. || زن شوی گم شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زنی که نه دارای شوهر باشد و نه طلاق داده باشد یعنی شوی وی گم شده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد...
-
معلقه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: معلّقَة] mo'allaqe ۱. بلاتکلیف۲. (اسم) (ادبی) هریک از هفت قصیدهای که در زمان جاهلیت از دیوار کعبه آویخته بودند.
-
سبعه ٔ معلقه
لغتنامه دهخدا
سبعه ٔ معلقه . [ س َ ع َ/ ع ِ ی ِ م ُ ع َل ْ ل َ ق َ / ق ِ ] (اِخ ) رجوع به سبعه ٔ معلقات و اصحاب معلقات سبعه و معلقه و معلقات شود.
-
لعبت معلقه
لغتنامه دهخدا
لعبت معلقه . [ ل ُ ب َ ت ِ م ُ ع َل ْ ل َ ق َ / ق ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) لعبت مطلقه . مردم گیا. یبروح الصنم . (برهان ).
-
واژههای همآوا
-
معلقة
لغتنامه دهخدا
معلقة. [ م َ ل َ ق َ ] (ع اِ) رجل ذومعلقة؛ مرد درآویزنده در هرچه که پیش آید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
-
معلقة
لغتنامه دهخدا
معلقة. [ م َ ل ُ ق َ ] (ع اِ) تاوان و دیت آدم کشی . (ناظم الاطباء).
-
معلقة
لغتنامه دهخدا
معلقة. [ م ُ ع َل ْ ل َ ق َ ] (ع ص ) تأنیث معلق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به معلق و معلقه شود. || زن شوی گم شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زنی که نه دارای شوهر باشد و نه طلاق داده باشد یعنی شوی وی گم شده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد...