کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُزِّقْتُمْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مُزِّقْتُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
پاره پاره شدید - قطعه قطعه شدید (از تمزيق به معناي تقطيع و تفريق است )
-
جستوجو در متن
-
مُمَزَّقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
متلاشی شده -قطعه قطعه شده (از تمزيق به معناي تقطيع و تفريق است. عبارت "إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ" هنگامى كه (در خاك گور) به طور كامل متلاشى و قطعه قطعه شويد.)
-
تجاهل العارف
لغتنامه دهخدا
تجاهل العارف . [ ت َ هَُ لُل ْ رِ ] (ع اِ مرکب ) با وجود علمی در امری اظهار جهل کردن و مقولات کثیره از روی استفهام بر زبان آوردن :سرو گلزار ارم یا قامت دلجوست این زلف مشکین یا کمند گردن آهوست این اختر صبح سعادت مرکز پرگار عشق تخم آه آتشین یا خال عنبر...
-
حشر
لغتنامه دهخدا
حشر. [ ح َ ] (ع ص ، اِ) گوش لطیف و باریک . (واحد و تثنیه و جمع در آن یکسان است ). (آنندراج ). || پر لطیف که بر تیر نهند. || سنان حشر؛ سنان باریک . سنانی باریک . (مهذب الاسماء). || سهم حشر؛ تیر باریک . || قیامت . رستاخیز. رستخیز. یوم الحشر. یوم النشور...