کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُتَشَابِهٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
متشابه
لغتنامه دهخدا
متشابه . [ م ُ ت َ ب ِه ْ ] (ع ص ) ماننده . (منتهی الارب ). مانندشونده و مانند. (آنندراج ). شبیه و مانند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).- حروف متشابه ؛ حروف متزاوجه . رجوع به حروف متشابه شود.- کلمات متشابه ؛ کلماتی را گویند که به تقریب در تلفظ ی...
-
جستوجو در متن
-
متشابهات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: متَشابهات، جمعِ متَشابِهَة] mote(a)šābehāt = متشابه
-
متزاوج
لغتنامه دهخدا
متزاوج . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) متشابه . و رجوع به متشابه و تزاوج و ماده ٔ بعد شود.
-
toneme
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنه، کلمه متشابه
-
homologize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
homologize، همسان شدن یا کردن، مطابق شدن، متشابه کردن
-
tonemes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنهایی، کلمه متشابه
-
homologizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلید کردن، همسان شدن یا کردن، مطابق شدن، متشابه کردن
-
resembling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبیه، مشابه، مانند، متشابه
-
homologous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همولوگ، متشابه، همسان
-
homophones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
homophones، متشابه الصوت
-
homophone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هموفون، متشابه الصوت
-
متغایر
واژگان مترادف و متضاد
ناجور، ناساز، مخالف، متفاوت ≠ متشابه
-
eigenmatrix
ویژهماتریس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ماتریسی قطری متشابه با یک ماتریس مفروض
-
analogous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشابه، شبیه، قابل قیاس، قابل مقایسه، مانند، متشابه، نظیر
-
متباین
واژگان مترادف و متضاد
جدا، متفاوت، متمایز، مخالف ≠ متشابه، مترادف، متماثل