کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُتَشَابِهٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مُتَشَابِهٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شبيه به هم
-
واژههای مشابه
-
متشابه
واژگان مترادف و متضاد
۱. جور، شبیه، مانند، مشابه، همانند، همانند، همسان ≠ مختلف ۲. کلام غیرآشکار ≠ محکم ۳. همآوا ≠ همنویسه
-
متشابه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mote(a)šābeh ۱. مانند هم؛ همانند.۲. [مقابلِ محکم] آیهای که معنی واقعی آن معلوم نیست.
-
متشابه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ بِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) شبیه ، مانند یکدیگر. 2 - (اِ.) آیاتی از قرآن که علاوه بر معنی ظاهری قابل تعبیر و تفسیر است .
-
متشابه
لغتنامه دهخدا
متشابه . [ م ُ ت َ ب ِه ْ ] (ع ص ) ماننده . (منتهی الارب ). مانندشونده و مانند. (آنندراج ). شبیه و مانند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).- حروف متشابه ؛ حروف متزاوجه . رجوع به حروف متشابه شود.- کلمات متشابه ؛ کلماتی را گویند که به تقریب در تلفظ ی...
-
متشابه
دیکشنری فارسی به عربی
مثل
-
اسم متشابه
لغتنامه دهخدا
اسم متشابه . [ اِ م ِ م ُ ت َ ب ِه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء متشابهه شود.
-
حرف متشابه
لغتنامه دهخدا
حرف متشابه . [ ح َ ف ِ م ُ ت َ ب ِه ْ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حروف متشابهه شود.
-
لغت متشابه
دیکشنری فارسی به عربی
نظير
-
غیر متشابه
دیکشنری فارسی به عربی
شاذ
-
similar ordered sets
مجموعههای مرتب متشابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دو مجموعۀ مرتب که بین آنها تناظر یکبهیک برقرار است و این تناظر حافظ ترتیب است
-
اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت
دیکشنری فارسی به عربی
جناس استهلالي
-
واژههای همآوا
-
متشابه
واژگان مترادف و متضاد
۱. جور، شبیه، مانند، مشابه، همانند، همانند، همسان ≠ مختلف ۲. کلام غیرآشکار ≠ محکم ۳. همآوا ≠ همنویسه