کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَنَّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
من
لغتنامه دهخدا
من . [ م ِ ] (اِخ ) (به انگلیسی : مِین ) یکی از ایالات ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی است که 983000 تن سکنه دارد و مرکز آن آگستا است . (از لاروس ).
-
من
لغتنامه دهخدا
من . [ م ِ ] (ع حرف جر) از. (ترجمان القرآن ). ترجمه ٔ لفظ «از». (غیاث ) (آنندراج ). یکی از حروف جاره است به معنی «از» و در چندین وجه استعمال می گردد:1 - ابتدای غایت ، و غالباً در همین وجه به کار رود،چنانکه گروهی برآنند که سایر معانی همگی از همین معنی...
-
من
لغتنامه دهخدا
من . [ م ِ] (اِخ ) رودی در فرانسه و یکی از شاخه های لوار است که آنژر را مشروب می سازد و 10 کیلومتر طول دارد.
-
من
دیکشنری عربی به فارسی
از , بواسطه , درنتيجه , از روي , مطابق , از پيش , قطع , خاموش , ملغي , پرت , دور , نسبت به , تا , که , تا اينکه , بجز , غير از , کي , چه شخصي , چه اشخاصي , چه کسي , هرکه , هر انکه , هر انکس , هرکسي که , چه کسي را , به چه کسي , کسيکه , ان کسي که
-
من
فرهنگ فارسی عمید
(ضمیر) [پهلوی: man] man ضمیر اولشخص مفرد.
-
من
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) man واحد اندازهگیری وزن، برابر با تقریباً سه کیلوگرم؛ من تبریز.〈 من شاه: [قدیمی] واحد اندازهگیری وزن، برابر با ۸۰ سیر یا ۲ من معمولی.〈 من ری: [قدیمی] واحد اندازهگیری وزن، برابر با ۱۶۰ سیر یا ۴ من معمولی.
-
من
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: منّ] [قدیمی] man[n] ۱. آنچه خداوند ببخشد و بدهد.۲. آنچه کسی به دیگری ببخشد.
-
من
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. مٲخوذ از عبری] (زیستشناسی) [قدیمی] man[n] ۱. ترنجبین.۲. شیرخشت.
-
مَنِّ
فرهنگ واژگان قرآن
مرغی خاص - مرغ بریان
-
َمَنِ
فرهنگ واژگان قرآن
كسي كه - چه كسي (نون آن به علت تقارن با حرف ساكن يا تشديد دار كلمه بعد حركت گرفته است)
-
مِنْ
فرهنگ واژگان قرآن
از- برخي از (منْهُم)-از جهت(به دليل:مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُواْ ) - به جاي (در عبارت "أَرَضِيتُم بِـﭑلْحَيَاةِ ﭐلدُّنْيَا مِنَ ﭐلْئَاخِرَةِ" )
-
مَن
فرهنگ واژگان قرآن
كسي كه - چه كسي
-
مَنِ
فرهنگ واژگان قرآن
كسي كه - چه كسي (نون آن به علت تقارن با حرف ساكن يا تشديد دار كلمه بعد حركت گرفته است)
-
من
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: men طاری: mun طامه ای: mun طرقی: mun کشه ای: mun نطنزی: men
-
من
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: men طاری: mun طامه ای: mu(n) طرقی: mo(n) / mu(n) کشه ای: mo(n) / mu(n) نطنزی: mo(n) / mu(n)