کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَلهَم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مَلهَم
لهجه و گویش بختیاری
malham مرهم، داروى زخم.
-
واژههای مشابه
-
ملهم
واژگان مترادف و متضاد
الهامبخش، الهامکننده
-
ملهم
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - الهام کننده ، تلقین کننده . 2 - خدای تعالی ؛ ج . ملهمین .
-
ملهم
فرهنگ فارسی معین
(مُ هَ) [ ع . ] (اِمف .) الهام شده .
-
ملهم
لغتنامه دهخدا
ملهم . [ م َ هََ ] (اِ) بر وزن و معنی مرهم است . (برهان ) (آنندراج ). مرهم . (ناظم الاطباء).
-
ملهم
لغتنامه دهخدا
ملهم . [ م َ هََ ] (اِخ ) موضعی است نخلناک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نام موضعی که خرمابن بسیار دارد. (ناظم الاطباء).- یوم ملهم ؛ روز جنگ بنی تمیم و حنیفه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نام روزی که بنی تمیم با حنیفه جنگ کردند. (ناظم ال...
-
ملهم
لغتنامه دهخدا
ملهم . [ م ِ هََ ] (ع ص ) رجل ملهم ؛ مرد بسیارخوار. (منتهی الارب ). مرد پرخوار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
ملهم
لغتنامه دهخدا
ملهم . [ م ُ هََ ] (ع ص ) الهام کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). الهام شده و در دل افکنده شده . (ناظم الاطباء). آنکه بدو الهام شده است : ای ملهمی که در صف کروبیان قدس فیضی رسد به خاطر پاکت زمان زمان . حافظ (دیوان چ قزوینی ص قک ).- ملهم شدن ؛ الهام یاف...
-
ملهم
لغتنامه دهخدا
ملهم . [ م ُ هَِ ] (ع ص ) الهام کننده یعنی در دل افکننده از جنس خیر و آن حق تعالی است . (غیاث ) (آنندراج ). الهام کننده و در دل افکننده . (ناظم الاطباء). آنکه الهام کند : کلک دین پرورتو واهب ارزاق شده ست رای روشنگر تو ملهم الباب شده ست .جمال الدین عب...
-
ملهم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] molham کسی که امری به او الهام یا تلقین شده؛ الهامشده.
-
ملهم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] molhem الهامکننده؛ تلقینکننده.
-
قره ملهم
لغتنامه دهخدا
قره ملهم . [ ق َ رَ م َ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر واقع در 60 هزارگزی شمال خاوری خیاو و 5 هزارگزی شوسه ٔ گرمی به اردبیل . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ آن 25 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب...
-
حائر ملهم
لغتنامه دهخدا
حائر ملهم .[ ءِ رِ م َ هََ ] (اِخ ) در یمامة است ، اعشی گوید:فرکن مهراس الی ماردفقاع منفوحةفالحائر.داودبن متمم بن نویرة درباره ٔ یوم ملهم گوید:و یوم ابی جزء بملهم لم یکن لیقطع حتی یذهب الذحل نائره لدی جدول البئرین حتی تفجرت علیه نحور القوم و احمرّ حا...
-
ملهم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شبع