کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَصْفُوفَةٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مَصْفُوفَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
كنار هم چيده شده - رديف شده (از ماده صف ، به معناي رديف قرار گرفتن چند نفر در يک خط است
-
واژههای مشابه
-
مصفوفة
لغتنامه دهخدا
مصفوفة. [ م َ ف َ ] (ع اِ) اندوه و غم . || کاری که از وی ترسیده شود.
-
مصفوفة
دیکشنری عربی به فارسی
زهدان , رحم , بچه دان , موطن , جاي پيدايش
-
واژههای همآوا
-
مصفوفة
لغتنامه دهخدا
مصفوفة. [ م َ ف َ ] (ع اِ) اندوه و غم . || کاری که از وی ترسیده شود.
-
جستوجو در متن
-
موطن
دیکشنری فارسی به عربی
مصفوفة
-
جای پیدایش
دیکشنری فارسی به عربی
مصفوفة
-
زهدان
دیکشنری فارسی به عربی
رحم , مصفوفة
-
بچه دان
دیکشنری فارسی به عربی
رحم , مصفوفة
-
رحم
دیکشنری فارسی به عربی
رحم , رحمة , شفقة , مصفوفة
-
موازنه
لغتنامه دهخدا
موازنه . [ م ُ زَ ن َ / زِ ن ِ ] (از ع ، اِ ص ) موازنة. رجوع به موازنة شود. || سنجیدگی میان دو چیز و آن دو را با هم برابر کردن . کشیدن و سنجیدن با دیگری . (یادداشت مؤلف ). مقایسه . سنجش . تیک کردن : با یک نفر نویسنده که از سرکار مواجب دارد [ اخراجات...