کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَرْدُودٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مردودی
لغتنامه دهخدا
مردودی . [ م َ ] (حامص ) مطرودی . رد شدن . مقابل مقبولی . مردود بودن یا مردود شدن . رجوع به مردود شود. || (ص نسبی ) مردود. از جمله ردشدگان .
-
offcast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاموش، مردود
-
confutation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعبیر، تکذیب، امر مردود
-
anathematized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
anathematized، ملعون، مردود
-
confutations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعبیرات، تکذیب، امر مردود
-
castaway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، رانده، مردود
-
رفوزه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: refusé] rofuze ردشده؛ مردود در امتحان.
-
مردودیت
لغتنامه دهخدا
مردودیت . [ م َ دی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) راندگی . ارتداد. (ناظم الاطباء). مردود شدن . رجوع به مردود شود.
-
رفوزه
واژگان مترادف و متضاد
ردشده، مردود، ناکام، ناموفق ≠ قبول
-
منفور
واژگان مترادف و متضاد
رانده، مردود، مطرود، نفرتانگیز ≠ محبوب
-
پذیرفته
واژگان مترادف و متضاد
تصویب، متعهد، مستجاب، مقبول، وارد ≠ مردود
-
rejections
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رد، طرد، عدم پذیرش، ردی، وازنی، مردود سازی
-
reprobate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناقص، بد اخلاق، مردود، فاسد، هرزه
-
anathematize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
anathematize، نفرین کردن، لعنت کردن، عاق کردن، مردود ساختن
-
anathematizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحسین برانگیز، نفرین کردن، لعنت کردن، عاق کردن، مردود ساختن