کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَخْمَصَةٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مَخْمَصَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
قحطي و گرسنگي
-
واژههای مشابه
-
مخمصه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اشکال، دردسر، قید، سختی، دشواری، گرفتاری، گیرودار، مخاطره ۲. گرسنگی ۳. رنج، زحمت ۴. بدبختی، غم بزرگ
-
مخمصه
فرهنگ واژههای سره
هچل
-
مخمصه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مخمصَة] maxmase رنج؛ زحمت؛ گرفتاری.
-
مخمصه
فرهنگ فارسی معین
(مَ مَ صَ یا ص ) [ ع . مخمصة ] (اِ.) 1 - گرسنگی ، خالی بودن معده . 2 - رنج ، زحمت ، گرفتاری .
-
مخمصة
لغتنامه دهخدا
مخمصة. [ م َ م َ ص َ ] (ع مص ) باریک میان کردن . (المصادر). خمصه الجوع خمصاً و مخمصة؛ باریک کرد او را گرسنگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رجوع به خمص شود. || (اِمص ) گرسنگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (دهار چ بنیاد ف...
-
در مخمصه انداخت
دیکشنری فارسی به عربی
أحرَجَ
-
در مخمصه انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
إرْباک
-
واژههای همآوا
-
مخمسة
لغتنامه دهخدا
مخمسة. [ م ُ خ َم ْ م َ س َ ] (ع ص ) مسئله ای است از مسائل فرائض که در آن پنج صحابی اختلاف کرده اند، علی (ع ) و عثمان و ابن مسعود و زید وابن عباس رضی اﷲعنهم . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
مخمسة
لغتنامه دهخدا
مخمسة. [ م ُ خ َم ْ م ِ س َ ] (اِخ ) فرقه ای از غلاة که می گفتند «سلمان فارسی » و «مقداد» و «عمار» و «ابوذر غفاری » و «عمربن امیه ٔ ضیمری » از طرف خداوند مأمور اداره ٔ مصالح عالمند و به سلمان مقام رسالت میدادند. (خاندان نوبختی اقبال ص 263). به صیغه ...
-
مخمصة
لغتنامه دهخدا
مخمصة. [ م َ م َ ص َ ] (ع مص ) باریک میان کردن . (المصادر). خمصه الجوع خمصاً و مخمصة؛ باریک کرد او را گرسنگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رجوع به خمص شود. || (اِمص ) گرسنگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (دهار چ بنیاد ف...
-
جستوجو در متن
-
دقمسه
لغتنامه دهخدا
دقمسه . [ دَ م َ س َ / س ِ ] (اِ) مخمصه و دردسر و ناراحتی . ظاهراً تحریفی است از مخمصة. دخمصه . (فرهنگ لغات عامیانه ).