کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَائِدَةً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مَائِدَةً
فرهنگ واژگان قرآن
سفره یا طبقی که در آن طعام باشد (هم به خود آن طبق وسفره، مائده گفته ميشود و هم به غذایی که درآن است)
-
واژههای مشابه
-
مائده
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوراک، طعام، غذا، خوراکی، خوردنی ۲. خوان، سفره، ادیم
-
مائده
فرهنگ نامها
سفره - سفره آسمانی
-
مائده
فرهنگ نامها
(تلفظ: mā’ede) (عربی) (درقدیم) خوردنی ، طعام ؛ سفرهای که بر آن غذا میگذارد ؛ سورهی پنجم از قرآن کریم ، دارای صد و بیست آیه.
-
مائده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مائدَة، جمع: مائدات و موائد] [قدیمی] mā'ede ۱. خوان بهطعامآراسته؛ خوان.۲. خوردنی؛ طعام.۳. پنجمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۷۶ آیه؛ العقود؛ مُنقذه.
-
مائدة
لغتنامه دهخدا
مائدة. [ ءِ دَ ] (اِخ ) سوره ٔ پنجمین ازقرآن کریم ، مدنیه ، و آن صد و بیست آیت است ، پس از نساء و پیش از انعام . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مائدة
لغتنامه دهخدا
مائدة. [ ءِ دَ ] (ع اِ) (از «م ی د») خوانی که بر وی طعام باشد. ج ، مائدات و موائد. (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). خوان آراسته . (ترجمان القرآن ). خوان آراسته به طعام ، فاذا لم یکن علیه طعام فهی خوان . (منتهی الارب ). خوان پر از طعام و نعمت . (آنندر...
-
مائده
واژهنامه آزاد
سفرۀ خدا.
-
مائده
واژهنامه آزاد
سفره. طعام. خوردنی
-
مائده
واژهنامه آزاد
سفره - سفره آسمانی
-
مائده
واژهنامه آزاد
سوره مائده در قرآن.
-
مائده
واژهنامه آزاد
نام پنجمین سوره از قرآن کریم است. عربی است و معادل فارسی آن سفره است. دلیل نامگذاری این سوره هم ماجرای سفره ی حواریون است. نامی است دخترانه. به معنای میوه ها و نعمت های بهشتی نیز هست.
-
مائده آرا
لغتنامه دهخدا
مائده آرا. [ ءِ دَ / دِ ] (نف مرکب ) آرایش دهنده ٔ خوان . آنچه سفره را زینت بخشد : خوان غم را پر طاوس مگس ران بچه کاربند آن مائده آرای بطر بگشائید.خاقانی .
-
مائده افکن
لغتنامه دهخدا
مائده افکن . [ ءِ دَ / دِ اَ ک َ ] (نف مرکب ) که سفره رابگستراند. که خوان را پهن کند. سفره نه : فقر است پیر مائده افکن که نفس رابر آستان پیر ممکن درآورم . خاقانی .رجوع به مائده نه شود.