کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
moio
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مویی
-
moiley
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مویی
-
muley
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مویی
-
thymetic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تار مویی
-
psomophagist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریزش مویی
-
melicratory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریزش مویی
-
hairbrain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موی مویی
-
jigsaw puzzle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اره منبت کاری اره مویی پازل
-
مشعر
دیکشنری عربی به فارسی
پرمو , کرکين , مويي , پشمالو
-
maidenhair
دیکشنری انگلیسی به فارسی
maidenhair، پر سیاوشان مویی
-
ciliary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهوانی، مژگانی، مویی
-
موتاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] mutāb شالنگی؛ کسی که ریسمان مویی میتابد.
-
capillary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مویرگی، مویرگ، مویی، باریک
-
jigsaws
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اره برقی، اره منبت کاری اره مویی
-
maidenhairs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
maidenhairs، پر سیاوشان مویی