کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مویین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مویین
/muy(')in/
معنی
ساختهشده از موی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
nice
-
جستوجوی دقیق
-
مویین
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) ساخته شده و تابیده شده از مو.
-
مویین
لغتنامه دهخدا
مویین . [ مو ] (ص نسبی ) مویی . مویینه . منسوب به مو. منسوب به موی . آنچه به موی نسبت دارد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به مویینه و موی شود. || ساخته شده و تافته شده از موی . (ناظم الاطباء). مویینه . بافته شده و تافته شده از موی . || باریک مانند مو. (نا...
-
مویین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به موی) ‹مویینه› muy(')in ساختهشده از موی.
-
واژههای مشابه
-
capillary tube
لولۀ مویین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] لولهای بسیار باریک که در آن ربایش مویینگی بهآسانی قابل دیدن است
-
capillary wave
موج مویین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجی با طولِموج کوتاه که براثر کشش سطحی در سطح آزاد مایع به وجود میآید
-
capillary column, open tubular column
ستون مویین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] لولهای بلند و باریک به طول صد متر با قطر 2/0 تا 5/0 میلیمتر که از آن در سوانگاری گازی استفاده میکنند
-
capillary crystal, filiform crystal
بلور مویین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلوری شبیه به مو یا نخ
-
جستوجو در متن
-
موئین
لغتنامه دهخدا
موئین . (ص نسبی ) منسوب به مو. مویین . مویی . رجوع به مویین شود.
-
capillary
فرهنگ لغات علمی
لوله مویین
-
capillary electrophoresis (ce)
فرهنگ لغات علمی
الکتروفورزیس مویین
-
capillary tube
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله مویین
-
مویرگ، مویرگ
واژگان مترادف و متضاد
رگ بسیارنازک، رگ مویین
-
ظریف
فرهنگ واژههای سره
شکننده، مویین، نرم، زیبا