کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مویه کنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
موکنان
لغتنامه دهخدا
موکنان . [ ک َ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال کندن موی سر یا ریش . آنکه مشغول کندن زلف یا ریش خود است به سبب مصیبت یا بلایی سخت که بر وی عارض شده است : فلان موکنان و مویه کنان آمد. (از یادداشت مؤلف ) : خلق چندان جمع شد بر گور اوموکنان جامه دران در شور...
-
نفر
لغتنامه دهخدا
نفر. [ ن َ ف َ ] (ع اِ) در فارسی : تن . کس . شخص . (یادداشت مؤلف ). فارسیان بر یک کس اطلاق کنند. (غیاث اللغات ). کس . فردفرد از هر جمعیتی و گروهی و از سپاهی . (از ناظم الاطباء). واحد شمارش انسان است : از زایر و از سائل و خدمتگر و مداح هر روز بدان در...
-
پشت نمودن
لغتنامه دهخدا
پشت نمودن . [ پ ُ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) یا پشت بنمودن ؛ برگشتن . بازگشتن . روی برگردانیدن . روگردان شدن . (برهان قاطع). اِعراض . ادبار. پشت کردن : ز پیش پدر گیو بنمود پشت دلش پر ز گفتارهای درشت . فردوسی .بگفتندبا شاه چندی درشت که بخت فروزان...
-
ابر
لغتنامه دهخدا
ابر. [ اَ ب َ ] (حرف اضافه ) بَر. ب ِ : پس این داستان کش بگفت از فیال ابر سیصد و سی ّ وسه بود سال . ابوشکور.همیدون جهان برتو سازم سیاه ابر خاک آرم ترا این کلاه . فردوسی .ابر بی گناهیش نخجیر، زارگرفتند شیون ، بهر کوهسار. فردوسی .ابر داه و دو، هفت شد ک...
-
اسم مصدر
لغتنامه دهخدا
اسم مصدر. [ اِ م ِ م َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم مصدر در عربی : ابن مالک در الفیة گوید : بفعله المصدر الحق فی العمل مضافاً او مجرداً او مع اَل ان کان فعل مع اَن او ما یحل محلّه و لاسم مصدر عمل .عبدالرحمن سیوطی در شرح بیت اخیر در «بهجةالمرضیة»...