کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مویهگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مویهگر
مترادف و متضاد
نوحهگر، نالنده، زاریکننده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مویهگر
واژگان مترادف و متضاد
نوحهگر، نالنده، زاریکننده
-
واژههای همآوا
-
مویه گر
لغتنامه دهخدا
مویه گر. [ مو ی َ / ی ِ گ َ ] (ص مرکب ) نوحه و زاری کننده . (ناظم الاطباء). نوحه کننده را گویند. (برهان ). نوحه گر. گریان . مویان .مویه کنان . نائح . نائحه . نالان . نوحه سرا. (یادداشت مؤلف ). هرکس که نوحه و زاری کند و مرثیه بخواند یا نخواند آن را م...
-
مویه گر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) muyegar نوحهکننده؛ زاریکننده: ( مویهگر گشته زهرۀ مطرب / بر جهان و جهانیان مویان (انوری: ۷۰۳).
-
جستوجو در متن
-
حنانه
واژگان مترادف و متضاد
مویهگر، نالان، نوحهگر
-
مویان
واژگان مترادف و متضاد
نالان، گریان، نوحهگر، مویهگر، مویهکنان