کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مویهة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مویهة
لغتنامه دهخدا
مویهة. [ م ُ وَهََ ] (ع اِ مصغر) مُوَیْه . (آنندراج ). مصغر ماء. آب اندک . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماء و مویه شود.
-
جستوجو در متن
-
مویه
لغتنامه دهخدا
مویه . [ م ُ وَی ْه ْ ] (ع اِمصغر) مویهة. مصغر ماء. آب اندک . (ناظم الاطباء). مصغر ماء، به معنی آب . (آنندراج ). و رجوع به ماء شود.
-
ماء
لغتنامه دهخدا
ماء. (ع اِ)(از «م وه ») آب که می آشامند. ج ، امواه و میاه . (ناظم الاطباء). آب . همزه در آن بدل از هاء است ؛ ماءة و ماه مثل آن . اصل آن موه [ م َ وَ / م ُ وَ ] و مُوَیهَة مصغر آن . یقال عندی مویه و مویهة. ماءة مؤنث آن . (منتهی الارب ) (از آنندراج )....