کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
taikun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موکل
-
زبون
دیکشنری عربی به فارسی
موکل , مشتري , ارباب رجوع
-
زاجرات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] zājerāt ملائکۀ موکل بر ابر و باد.
-
entitled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حق الزحمه، محق، موکل
-
charged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متهم، موظف، موکل
-
clients
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتریان، مشتری، موکل، ارباب رجوع
-
آراد
واژهنامه آزاد
فرشته آب موکل بر دین مصالح مردم
-
لاکزیس
لغتنامه دهخدا
لاکزیس . [ ک ِ ] (اِخ ) یکی از سه «پارک » موکل بر مقدرات .
-
constituent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشکیل دهنده، جزء اصلی، موکل، انتخاب کننده
-
حق الوکاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حقّالوکالَة] haqqolvekāle پولی که وکیل برای کاری که انجام میدهد از موکل خود میگیرد.
-
constituents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجزاء، جزء اصلی، موکل، انتخاب کننده
-
appointed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصوب، مقرر، منتصب، معین، موعود، موکل
-
عریبة
لغتنامه دهخدا
عریبة. [ ع ُ ب َ ] (ع اِ) نام قومی که موکل راه هستند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
تیرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tirā) نام فرشتهای است که بر ستوران موکل است و تدبیر و مصالحی در روزهای تیر به او تعلق دارد.
-
سفد
لغتنامه دهخدا
سفد. [ س ِ ف َ ] (اِ) نام فرشته ای که موکل زمین است . (برهان ) (آنندراج ).