کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موچ کَشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موچ کَشیدن
لهجه و گویش بختیاری
muč kašidan صدایى که از غنچه کردن دو لب و مکیدن هوا به درون دهان تولید مىشود براى فراخواندن سگ یا پرندگان اهلى.
-
واژههای مشابه
-
مُوچْ کْی
لهجه و گویش گنابادی
moch ki در گویش گنابادی یعنی بالاخره حرف زد ، صحبت کرد ، پاسخ داد ، دهانش را برای سخن گفتن باز کرد.
-
بیْ موچ
لهجه و گویش گنابادی
bimoch در گویش گنابادی یعنی ساکت ، خاموش
-
ماچ و موچ
لغتنامه دهخدا
ماچ و موچ . [ چ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ماج و موج . بوس و لوس مانند گربه که بچه ٔ خود را هم می بوسد و هم می لیسد. (ناظم الاطباء). بمعنی بوس و لوس باشد یعنی بوسیدن و لیسیدن چنانکه گربه کند بچه ٔ خود را. (برهان ). بوسه های پیاپی باصدا: ماچت نبود موچت...
-
ماچ و بوسه /موچ
لهجه و گویش تهرانی
بوسه زیاد
-
ماچ و موچ
فرهنگ گنجواژه
بوسههای متوالی.
-
مَچ و مَوچ
فرهنگ گنجواژه
صدای مکیدن.