کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤوبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مؤوبة
لغتنامه دهخدا
مؤوبة.[ م ُ ءَوْ وَ ب َ ] (ع ص ) مؤوب . بادی که همه روزه وزد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مؤوب
لغتنامه دهخدا
مؤوب . [ م ُءَوْ وَ ] (ع ص ) مؤوبة. بادی که همه روزه وزد. (ناظم الاطباء). || مجتمعشده گرداگرد درخت . (ازمنتهی الارب ). || مدور. (اقرب الموارد).