کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤمن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مؤمن آباد
لغتنامه دهخدا
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، واقع در 36هزارگزی خاور دامغان با 580 تن جمعیت . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
مؤمن آباد
لغتنامه دهخدا
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش درمیان شهرستان بیرجند. این دهستان در جنوب بخش درمیان واقع شده و هوای نسبتاً سالم و معتدل دارد وآب آن شیرین و گواراست . محصول عمده اش غلات است . این دهستان از 95 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و م...
-
مؤمن نهاد
لغتنامه دهخدا
مؤمن نهاد. [ م ُءْ م ِ ن ِ / ن َ ] (ص مرکب ) آنکه فطرتاً مؤمن است . مؤمن سرشت : این هیون هین و این جمل مؤمن نهاد موم سرشت لین را گناهی نیست . (مرزبان نامه ص 371). و رجوع به مؤمن شود.
-
مرد مومن !
لهجه و گویش تهرانی
مرد حسابی
-
حاجی مؤمن الخراسانی
لغتنامه دهخدا
حاجی مؤمن الخراسانی . [ م ُءْ م ِ نُل خ ُ ] (اِخ ) رجوع به روضات الجنات ص 226 (؟) شود.
-
مومن بمساواة الجنسين
دیکشنری عربی به فارسی
طرفدار حقوق زنان
-
مومن و منکر
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
جستوجو در متن
-
mun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مومن
-
با ایمان
دیکشنری فارسی به عربی
مومن
-
معتقد
دیکشنری فارسی به عربی
مومن
-
بیمه گر
دیکشنری فارسی به عربی
مومن
-
یزدان گرای
دیکشنری فارسی به عربی
مومن
-
معتقد بخدا
دیکشنری فارسی به عربی
مومن
-
موحد
دیکشنری فارسی به عربی
مومن
-
خدا پرست
دیکشنری فارسی به عربی
مومن