کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مولِد و مسکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مولِد و مسکن
فرهنگ گنجواژه
زادگاه، ماوی.
-
واژههای مشابه
-
مولد
واژگان مترادف و متضاد
۱. تولیدگر، خالق، زایا، زاینده، سازنده ۲. دینام، ژنراتور
-
مولد
واژگان مترادف و متضاد
زادگاه، مسقطالراس، موطن، میهن
-
مولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← مولد برق
-
مولد
فرهنگ واژههای سره
زایش ده
-
مولد
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - زادگاه . 2 - هنگام زادن . ج . موالد.
-
مولد
فرهنگ فارسی معین
(مُ وَ لِّ) [ ع . ] (اِفا.) تولید کننده ، زاینده .
-
مولد
دیکشنری عربی به فارسی
دينام , دينامو , مولد , زاينده , زاده اروپايي وزنگي , دورگه
-
مولد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مَولد، جمع: موالد] mo[w]led ۱. جای ولادت؛ محل تولد؛ زادبوم.۲. زمان ولادت.
-
مولد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] (ادبی) movallad در زبان عربی، ویژگی هریک از کلمات ساختگی یا غیر عربی.
-
مولد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] movalled ۱. تولیدکننده؛ زاینده؛ بهوجودآورنده؛ زایا.۲. (اسم) (برق) ژنراتور.
-
مولد
دیکشنری فارسی به عربی
محل الميلاد , منتج , مولد , نشيط
-
cascade generator
مولد آبشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مولد پربسامدی برای تولید جریان مستقیم با حداکثر ولتاژ 3 میلیون ولت
-
generator 2
مولد برق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که براثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند متـ . مولد، ژنراتور