کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موقنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موقنة
لغتنامه دهخدا
موقنة. [ ق ِ ن َ ] (ع ص ) تأنیث موقن . رجوع به موقن و موقنه شود.
-
واژههای مشابه
-
موقنه
لغتنامه دهخدا
موقنه . [ ق ِ ن َ / ن ِ ] (از ع ، ص ) موقنة. زن صاحب یقین . (غیاث ) (آنندراج ) : بود آن زن پاکدین و مؤمنه سجده ٔ آن بت نکرد آن موقنه . مولوی .و رجوع به موقن شود.
-
جستوجو در متن
-
مؤمنه
لغتنامه دهخدا
مؤمنه . [ م ُءْ م ِ ن َ / ن ِ ] (از ع ، ص ) مؤمنة. زن گرویده به خدای تعالی . (یادداشت مؤلف ). زنی که به خدای و رسول ایمان آورده باشد : در دعای مؤمنین و مؤمناتی زآنکه هست زیر بارت گردن هر مؤمن و هر مؤمنه . منوچهری .تا دامن قیامت از توالد و تناس...