کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موقعیت سکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
site planning
طراحی موقعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی طراحی براساس اندازه و شکل ساختمان و نحوۀ استقرار آن
-
موقعیت اجتماعی
دیکشنری فارسی به عربی
محطة
-
موقعیت باریک
دیکشنری فارسی به عربی
قرصة
-
موقعیت شناسی
واژهنامه آزاد
به معنای تشخیص وقت بیان بوقت چیزی را اجرا کردن بهترین کار را در بهترین موقع انجام دادن بهترین استفاده از وقت در رسیدن به هدف
-
موقعیت شناس
واژهنامه آزاد
شخصی که با توجه به موقعیتی که در آن قرار گرفته برای عمل یا سخنش تصمیم می گیرد. به قولی موقعیت را می سنجد.
-
plan-position indicator, PPI
نشانگر موقعیت راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی نشانگر رادار که در آن پژواکهای هدف موقعیت لحظهبهلحظۀ آن را بهصورت نقطههای روشن بر نقشۀ دایرهای یا بادبرنی منطقۀ تحت پویش آشکار میکند
-
socioeconomic status, SES
موقعیت اجتماعیـ اقتصادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] موقعیت یک فرد در جامعه براساس مقیاسهای اجتماعی و اقتصادی که با ملاکهایی مانند درآمد، سطح تحصیلات، شغل، محل زندگی و مانند آن بیان شود
-
definite train location
موقعیت قطعی قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] موقعیتی که در آن برای حفظ ایمنی کارگرانی که بر روی خط کار میکنند، زودترین زمان رسیدن قطار به نقطهای معین به آنها اطلاع داده میشود
-
position finder
موقعیتیاب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دستگاهی برای اندازهگیری سمت منبع تابش موج و یافتن موقعیت و مکان جغرافیایی آن
-
موقعیتیاب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← موقعیتیاب جهانی
-
GPS receiver
موقعیتیاب جهانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دستگاهی برای اندازهگیری فاصلۀ گیرنده از ماهوارههای متعدد برای تعیین موقعیت آن ازطریق محاسبۀ محل تلاقی بُردارهای فواصل مذکور متـ . موقعیتیاب 2
-
dynamic positioning system, dynamic positioning, DP system
سامانۀ موقعیتیابی پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سامانۀ رایانهای متصل به موتورهای رانش شناور که با دریافت دادههای ماهوارهای موقعیت شناور، موقعیت ازپیشتعیینشدۀ شناور را واپایی و حفظ میکند
-
global positioning system, GPS 1
سامانۀ موقعیتیابی جهانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] سامانۀ تعیین موقعیت و ناوبری ماهوارهای از نوع غیرفعال
-
dynamic positioning vessel, DPV
شناور موقعیتیابی پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی شناور که در عملیات اکتشاف نفت از آن برای تعیین و تثبیت موقعیت دقیق محل استفاده میکنند
-
مربوط به موقعیت
دیکشنری فارسی به عربی
ظرفي