کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موفق الدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
موفق نشد
دیکشنری فارسی به عربی
أخْفَقَ
-
حازه ٔ بنی موفق
لغتنامه دهخدا
حازه ٔ بنی موفق . [ زْ زَ ی ِ ب َ م ُ وَ ف ْ ف َ ] (اِخ ) شهری است به سرزمین یمن ، نزدیک حرض پائین زبید. (معجم البلدان ).
-
حازة بنی موفق
لغتنامه دهخدا
حازة بنی موفق . [ حازْ زَ ت ُ ب َ م ُ وَف ْ ف َ ] (اِخ ) رجوع به حازه ٔ... شود.
-
موفق و موید
فرهنگ گنجواژه
با توفیق.
-
جستوجو در متن
-
ابن یعیش
لغتنامه دهخدا
ابن یعیش . [ اِ ن ُ ی َ ] (اِخ ) موفّق الدین ابوالبقا. رجوع به ابن صائغ موفق الدین ... شود.
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) موفق الدین . رجوع به ابن قدامه موفق الدین ... و رجوع به عبداﷲبن احمدبن محمدبن قدامه ... شود.
-
ابوحفص
لغتنامه دهخدا
ابوحفص . [ اَ ح َ ] (اِخ ) عمربن ابی بکربن محمدبن معمر، معروف به ابن طبرزد و ملقب به موفق الدین و مشهور بدارقزی . رجوع به ابن طبرزد موفق الدین ... شود.
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن قدامة المقدسی ثم الدمشقی الحنبلی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به موفق الدین و معروف به ابن قدامه . رجوع به ابن قدامه موفق الدین و نیز به الاعلام زرکلی شود.
-
امین الدوله
لغتنامه دهخدا
امین الدوله .[ اَ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) موفق الدین هبةاﷲبن صاعدبن هبةاﷲ بغدادی ، مشهور به ابن تلمیذ. شاعر و طبیب بیمارستان عضدی بود. رجوع به ابن تلمیذ موفق الدین شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )موفق الدین . رجوع به احمدبن محمدبن العباس ... شود.
-
اسعد
لغتنامه دهخدا
اسعد. [اَ ع َ ] (اِخ ) موفق الدین . رجوع به ابن مطران شود.
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن احمدبن محمدبن قدامه ٔ دمشقی . ملقب بموفق الدین . رجوع به ابن قدامه موفق الدین ... و رجوع به عبداﷲ... شود.
-
ابوالبقاء
لغتنامه دهخدا
ابوالبقاء. [ اَ بُل ْ ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن صایغ یعیش بن علی . رجوع به ابن صایغ موفق الدین ... شود.
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) هبةاﷲبن صاعدبن هبةاﷲ. رجوع به ابن التلمیذ موفق الدین ... شود.
-
ناشری
لغتنامه دهخدا
ناشری . [ ش ِ ] (اِخ )قاضی موفق الدین علی بن محمد. رجوع به ناشریون شود.