کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موفقیت پذیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موفقیت پذیر
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للانجاز
-
واژههای مشابه
-
عدم موفقیت
فرهنگ واژههای سره
ناکام
-
موفقیت نسبی
فرهنگ واژههای سره
کمابیش پیروز
-
achievement test
آزمون موفقیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آزمونی استاندارد برای سنجش سطح فعلی مهارتهای آزمودنی یا دانش او در یک موضوع خاص
-
achievement age
سن موفقیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رتبهبندی مهارتهای یک فرد با سن تقویمی خاص که بهصورت هنجار یا استاندارد سنجیده میشود
-
achievement motive
انگیزۀ موفقیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نیاز فرد برای غلبه بر موانع و چالشهای دشوار
-
عدم موفقیت
دیکشنری فارسی به عربی
فاشل , فشل ، إخفاقٌ
-
عدم موفقیت طرح
دیکشنری فارسی به عربی
إخْفاقُ مَشْروعٍ
-
کسب موفقیت کردن (حق) اطاعت کردن (در برابر دریافت تیول)
دیکشنری فارسی به عربی
انجز
-
جستوجو در متن
-
achievable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل دستیابی است، دست یافتنی، موفقیت پذیر، قابل وصول، قابل تفریق
-
رونق
لغتنامه دهخدا
رونق .[ رَ / رُو ن َ ] (ع اِ) آب کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). روایی . نیکویی . (مقدمه ٔ لغت جرجانی ص 2). پیشرفت امر. (فرهنگ فارسی معین ). تیزی بازار. گرمی بازار.معرب از روایی . (یادداشت مؤلف ) : و نظام مملکت و رونق دولت ... بازگشت . (سند بادنامه ...
-
شکست
لغتنامه دهخدا
شکست . [ ش ِ ک َ ] (مص مرخم ، اِمص ) حاصل بالمصدر شکستن ، و با لفظ آمدن و افتادن و افکندن و آوردن و خوردن و کشیدن و بالیدن مستعمل . (آنندراج ). کسر. شکستگی . عمل شکستن . نقض . شکسته شدن . (یادداشت مؤلف ). شکستن وکسر و انکسار و شکستگی . (ناظم الاطباء...
-
رواقیان
لغتنامه دهخدا
رواقیان . [ رِ ] (اِخ ) ج ِ رواقی . رواقیون . اهل اسطوانه . (دزی ج 1 ص 22). حکمای اشراقیان که از مکاشفه احوال ضمائر معلوم می کردند و در کتابی نوشته بودکه رواقیان از آن گویند که ایشان بر رواق نشسته معالجه ٔ بیماران می کردند و احتیاج به نبض گیری نداشتن...