کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موسی خان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دراک موسی
لغتنامه دهخدا
دراک موسی . [ دِ سا ] (اِخ ) نام یکی از نه دروازه ٔ شهر شیراز بوده است . (از نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ج 3 ص 114).
-
دیانه موسی
لغتنامه دهخدا
دیانه موسی . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد و 7200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
ده موسی
لغتنامه دهخدا
ده موسی . [ دِه ْ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 40هزارگزی شمال باختر الیگودرز. دارای 114 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
ده موسی
لغتنامه دهخدا
ده موسی . [ دِه ْ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند. واقع در 30هزارگزی شمال شهر نهاوند. سکنه ٔ آن 510 تن . آب از رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
رئیس موسی
لغتنامه دهخدا
رئیس موسی . [ رَ سا ] (اِخ ) ابوعمران موسی بن میمون قرطبی یهودی . از دانشمندان و احبار و فضلای یهود بشمارمیرفت . او در مصر ریاست داشت و از بزرگترین دانشمندان طب در عصر خویش بود. در علوم دیگر نیز دست داشت ودر فلسفه بخصوص سخت استاد بود. الملک الناصر صل...
-
شجره ٔ موسی
لغتنامه دهخدا
شجره ٔ موسی . [ ش َ ج َ رَ / رِ ی ِ سا] (اِخ ) اشاره است به درختی که از آن به موسی پیغامبر ندا آمد که : یا موسی انی انااﷲ رب العالمین . (قرآن 30/28) : دیه بوصیر به زمین الفیوم که مقام شجره ٔ موسی (ع ) و قتلگاه مروان الحمار بود بر بیست فرسنگی مصر است ...
-
قریه موسی
لغتنامه دهخدا
قریه موسی . [ ق َرْ ی ِ سا ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش شهربابک شهرستان یزد واقع در 2000 گزی باختر شهربابک و متصل به راه فرعی شهربابک . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 474 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات . شغل...
-
موسی اشرف
لغتنامه دهخدا
موسی اشرف . [ سا اَ رَ ] (اِخ ) پنجمین از سلاطین ایوبی دمشق و سلطان الجزیره (626 - 635 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ).
-
موسی اشرف
لغتنامه دهخدا
موسی اشرف . [ سا اَ رَ ] (اِخ ) هشتمین از ملوک ایوبی مصر (648 - 650 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ).
-
موسی جارا
لغتنامه دهخدا
موسی جارا. [ سا رُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن فاطمه ٔ ترکستانی قازانی تاتاری ، شیخ اسلام روسیه پیش از انقلاب بلشویکی بود و در سال 1295 هَ . ق . / 1878 م . در روستوف دون روسیه به دنیا آمد و در فقه عربی و معارف اسلامی متبحر شد و به امامت مسجد جامعالکبیر پطروگ...
-
موسی خورنجی
لغتنامه دهخدا
موسی خورنجی . [ سا خ ُ رَ / رِ ] (اِخ ) مورخ ارمنی که در نیمه ٔ دوم سده ٔ پنجم میلادی می زیسته است . موسی خورن . موسی خورنی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موسی خورنی و یسنا ص 86 و 87 و فرهنگ ایران باستان ص 64 و 287 شود.
-
موسی خورنی
لغتنامه دهخدا
موسی خورنی . [ سا خ ُ رَ / رِ ] (اِخ ) موسی خورن . موسی خورنچی . مورخ ارمنی است و زمان حیات او محل اختلاف است . وی از شاگردان مسروپ است که خط ارمنی را اختراع کرد وی تحصیلات فراوان کرده بود و به دفاتر مشرق زمین و کتابخانه های یونان و سوریه و مصر دسترس...
-
موسی شرارة
لغتنامه دهخدا
موسی شرارة. [ سا ش َ رَ ] (اِخ ) موسی بن امین شرارة عاملی . رجوع به موسی بن امین شود.
-
موسی عمران
لغتنامه دهخدا
موسی عمران . [ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) موسای عمران . موسی بن عمران . پیامبر یهود. رجوع به موسی بن عمران شود. (یادداشت مؤلف ) : ور به بلور اندرون بینی گویی گوهر سرخ است به کف موسی عمران . رودکی .فرعون وار لاف اناالحق همی زنی وان گاه قرب موسی عمرانت آرزوست ....
-
موسی کلایه
لغتنامه دهخدا
موسی کلایه . [ سا ک َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سمام بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع در 7 هزارگزی جنوب امام ، با 400 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است . تابستان سکنه ٔ آبادی به دیه های ییلاقی 6 هزارگزی ده و زمستان چند خانوار برای تأ...