کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موسیو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
موسیو
/musiyo/
معنی
آقا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
موسیو
فرهنگ فارسی معین
(یُ) [ فر. ] (اِ.) آقا، سرپرست .
-
موسیو
لغتنامه دهخدا
موسیو. [ م ُ ی ُ ] (فرانسوی ،اِ) مسیو. آقا. و این لفظ را تعظیماً و احتراماً ماقبل نام کسی آرند. (از آنندراج ). و رجوع به مسیو شود. || در تداول عوام مطلق فرنگی و نیز ارامنه و آسوریان را گویند.
-
موسیو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: monsieur] musiyo آقا.
-
واژههای مشابه
-
مادام موسیو
لهجه و گویش تهرانی
زن وشوهر پیر و تنها
-
مادام و موسیو
فرهنگ گنجواژه
زوج پیر و تنها.
-
جستوجو در متن
-
قطامی
لغتنامه دهخدا
قطامی . [ ق ُ می ی ] (اِخ ) شاعری است ثعلبی به نام عمیربن سیبم . (از منتهی الارب ). نام وی عمربن شیبم بن عمرو تغلبی و از شاعران نصرانی است که معاصر اخطل بود. وی به سال 710 م . متولد شده است . اشعاری دارد که در طبقه ٔ نخست به شمار می آید. شهرت وی هنگا...
-
اسکوریال
لغتنامه دهخدا
اسکوریال . [ اِ ] (اِخ ) قصبه ٔ کوچکی است در ایالت مادرید از اسپانیول ، در 50 هزارگزی شمال غربی مادرید، در دامنه ٔ کوهی از سلسله ٔ جبال موسوم به «سیراگواداراما» یا «وادی الرمل » در نزدیکی کاخ مشهور اسکوریال و بهمین لحاظ باین نام خوانده شده است . این ...